پیشنهاد می شود قبل از مطالعه این بخش، بخش های قبلی این مقاله را از طریق لینک های زیر مطالعه نمائید:
مقدمه – استراتژی دیجیتال – مدل کسب و کار دیجیتال
آهنگ شتابان تغییر در این تواناسازها رو به کندی ندارد. در آینده، شاید تکنولوژیِ واقعیتِ افزوده یا واقعیت مجازی جای خود را به تراشههای قابل کاشت بهعنوان یک نرم تازه بدهند؛ یا مثلاً در مورد شرکتی مثل Fortune 500 تمام کارکنان در خانه کار کنند. چابکی که تنها مؤلفهی ثابت است برای فرونشاندن تقاضای شتابان برای نوآوری بسیار ضروری است.
مطالعه ی موردی: فیسبوک تحول فیسبوک از پلتفرم دسکتاپی به پلتفرمی که اولاً موبایلی است بسیار آموزنده است. در همان سال ۲۰۱۲ که این تحول انجام گرفت، داده های این شبکه ی اجتماعی نشان داد که کاربران به طور فزاینده ای از گوشی های خود به سایت رجوع میکنند. این شرکت از ابتدای تأسیس خود این تحول را پیشبینی نکرده و مدتها بر دسکتاپ متمرکز مانده بود. کسب درآمد از تبلیغاتِ موبایلی نزدیک به صفر بود. هنوز هشت سال نگذشته، فیسبوک به شرکتی سنتی تبدیل شد. مارک زاکربرگ، مدیر عامل شرکت، فوریتِ تمرکز بر موبایل را به طراحان شرکت گوشزد می کند و از آنها می خواهد طرح های بازنگری آماده کنند تا قابلیت تحول به یک محصول موبایل محور را به بحث بگذارند. گفته بوده که اگر در پایان بحث، به محصول دسکتاپی برسند همه را اخراج خواهد کرد. طراحان دست به کار می شوند و بقیه ی شرکت هم به سرعت بازآرایی میشود. از آنجا که مدل عملیاتی شرکت چابک است، کسب درآمد از تبلیغات موبایلی به ۲۵ درصد از کل درآمد شرکت در پایان سال ۲۰۱۲ می رسد و در سال بعد به ۵۰ درصد افزایش می یابد. تا پایان سال ۲۰۱۵ به ۸۰ درصد می رسد و بدین ترتیب درآمد و سود شرکت به رکوردهای تازهای دست مییابد. چنانکه در تجربه ی فیسبوک مشاهده می شود، تواناسازها اگر به هماهنگی درست برسند میتوانند تحول را به شدت تقویت کنند. منبع: بیزینس اینسایدر، پنج نوامبر ۲۰۱۵ و fortune.com بیستوهشت ژانویهی ۲۰۱۶ |
این عوامل تواناساز ـ داده ها و تحلیل داده ها، سیستم ها و تکنولوژی، مدل عملیاتی و شرکا، استعداد و فرهنگ کار ـ در پیوند تنگاتنگ با هم قرار دارند (شکل ۱). شرکتها اغلب فقط روی یکی از این چهار مؤلفه تمرکز دارند و به ارتباط فیمابین آنها را غافل اند. ممکن است تصمیم بگیرند که دستی به سر و روی قسمت فناوری اطلاعات خود بکشند یا یک پایگاه دادهای درست کنند اما این کارها به صورت مجزا، فقط شرکت را به تنگنا می رساند و تلاش های مذبوحانه است. تغییر در مؤلفه های تواناساز باید در هماهنگی با همدیگر انجام شود.
شکل ۱- تواناسازها عمیقا در ارتباط باهم هستند
وقتی همه چیز درهم تنیده و تلفیق شده باشد، موفقیت محتمل تر است. شرکتی که بخش بندی مشتری خود را بهبود می دهد چه بسا زمانی به صورت مجزا به سراغ این بخش رفته و مثلاً فروشندگان خود را آموزش داده باشد و الزاماً تحلیل داده های درون سازمانی یا تیم های تکنولوژی را دخالت نداده باشد. حالا احتمال بیشتر می رود که بخواهند مدل توسعه ی مشتری را با استفاده ی هرچه تمام تر از پایگاه داده ها و تحلیل داده ها ایجاد کنند (از طریق روزآمدکردن به طور آنی) و اطلاعات میدانی را به طور اتوماتیک جذب کنند و به کار بزنند و با استفاده از این اطلاعات برنامه ی فروش خود را بازساماندهی کنند. چه بسا یک واحد اطلاعات جدید، مثل تغییر در رهبری شرکت، [در بخش فروش] یک مشتری را به صدرِ لیست تماس بیاورد. یا یک هشیار باش ساده کارمندان فروش را ترغیب به انجام کارها و جستجوی مشتریان جدید کند حال آنکه رهبری جدید مشغول انتخاب گزینه های اولیه است.
اگر شرکتی بخواهد از تواناسازها که دارایی های مهم شرکت هستند بیشترین بهره برداری را بکند، مدیران عامل باید جایگاه فعلی خود را به درستی ترسیم کنند، مقصد خود را ترسیم کنند، و این را هم معلوم کنند که این دارایی ها چگونه باید تغییر کنند تا در طول سفر به کار بیایند. کارگروه ما با طرح پرسش هایی که هر شرکت باید دربارهی هر تواناساز از خود بپرسد (نمودار ده) این موضوع را به بحث گذاشت که ارتباط و پیوند میان تواناسازها چگونه است و چه مشخصاتی دارد.
شکل ۲- فکر کردن از طریق داراییهای دیجیتال کلیدی یک شرکت
داده ها و تحلیل داده ها: نه با داده ها بلکه با ارزش شروع کنید
ما گروهی از مدیران و متخصصان مدیریت، مهندسی، استراتژی و بازاریابی با تجربه بین المللی هستیم که در پی ارتقای سطح دانش کاربردی مدیریت در پهنه صنعت و تجارت کشوریم. در این راه آماده ارایه خدمات در شاخه های کسب وکار گوناگون و صنایع مختلف هستیم.
آدرس: تهران، دهکده المپیک، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده مدیریت و حسابداری
شماره تماس: ۰۹۱۹۸۳۶۶۳۶۱
ایمیل: Ibc.consulting2020@gmail.com
استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.