به جرات می توان گفت کسی نیست که مطالعه اولیه در زمینه مدیریت داشته باشد و مینتزبرگ را نشناسد و ۱۰ نقش مدیر اوبه گوشش نخورده باشد.
هنری مینتزبرگ (به انگلیسی: Henry Mintzberg) متولد دوم سپتامبر ۱۹۳۹ در مونترال میباشد وی یکی از دانشمندان پرآوازه در زمینه تجارت و مدیریت است. او در سال ۱۹۶۵و۱۹۶۸ مدارک استاد مدیریت و پیاچدی را از دانشگاهام آی تی دریافت کرد. همچنین مدرک مهندسی مکانیک را از دانشگاه مک گیل درافت کرد. مینتزبرگ از سال ۱۹۶۸ تا کنون استاد مطالعات مدیریت در دانشگاه مک گیل میباشد.
در جستجوی توازن دوباره، کتابی انتقادی است در مورد سرمایه داری غرب (به خصوص آمریکا) و عدم توازنی که به نفع بخش خصوصی و به ضرر مردم عادی وجود دارد و همانند عادت همیشگی مینتزبرگ به ارایه راه حل نیز می پردازد. از این پس بخش هایی از این کتاب به تدریج آورده می شود.
توازن- جهانی سازی- سیاستهای اقتصادی- توسعه پایدار-هنری مینتزبرگ- سرمایه داری- کمونیسم- فروپاشی کشورهای کمونیستی- آمریکا- توازن جامعه
بس است بی توازنی که در حال از بین بردن جوامع ما، سیاره ما و خود ماست!
بس است حرکت پاندولی بین سیاستهای چپ و راست و فلج و رخوت سیاستهای بینابینی!
بس است نمایش چنگال آشکار لابی گران به جای دست پنهان رقابت!
بس است جهانی سازی اقتصاد که باعث تضعیف کشورهای مستقل و جوامع محلی می گردد.
آیا ما به اندازه کافی از منابع جهان (شامل خودمان به عنوان منابع انسانی) سواستفاده نکرده ایم؟
تعداد افرادی که نگران این مشکلات هستند بسیار بیشتر از مردمی است که در تظاهرات اعتراضی به این مسابل شرکت می کنند. خواست مردم برای حل این مشکلات وجود دارد ولی فهم درست از مسایل و چگونگی حل آنها وجود ندارد؛ در واقع ما با توضیحات مخالف و راه حل های متناقض خفه شده ایم!
جهانی که در آن زندگی می کنیم به یک تغییر اساسی بی سابقه در تاریخ نیاز دارد. نوشته حاضر یک چارچوب یکپارچه برای ارایه راه حل به سوی آینده است.
وقتی رژیم های کمونیستی اروپای شرقی در سال ۱۹۸۹ فرو ریختند، صاحبنظران غربی یک پاسخ آماده در آستین داشتند:
کاپیتالیسم (سرمایه داری) پیروز شده است!
آنها کاملا در اشتباه بودند و تبعات شوم این نتیجه گیری غلط در حال نشان دادن خود هستند.
در جریان فروپاشی کشورهای کمونیستی، در حقیقت این بی توازنی بود که پیروز شد و نه سرمایه داری. در حالیکه کشورهای اروپایی به شدت بی توازن بودند؛ در آنها قدرت بسیار زیادی در قسمت دولتی انباشته شده بود، کشورهای موفق غربی بین بخش های دولتی، خصوصی و نهادهای اجتماعی توازن کافی برقرار کرده بودند. اما نفهمیدن این نکته مهم باعث شد که بسیاری از کشورهای غربی به بی توازنی به نفع بخش خصوصی سوق داده شوند.
در جامعه سه بخش بسیار مهم وجود دارد و نه دو بخش. بخشی که کمتر از همه درک شده – و معمولا از قلم می افتد- با نام های نامناسبی مانند “بخش غیرانتفاعی”، بخش سوم و جامعه مدنی شناخته می شود. نامیدن آن به عنوان بخش جمعی و چند تایی ( Plural ) شاید به یافتن جایگاه مناسبش بین دو بخش دیگر خصوصی ( Private ) و دولتی ( Public ) کمک شود در عین حال نشانگر اینست که ان بخش از جوامع و اجتماعات انسانی تشکیل شده است.
همه اجتماعاتی را در نظر بگیرید که نه وابسته به بخش خصوصی هستند و نه بخش دولتی: اتحادیه ها، تعاونی ها، گروه صلح سبز، صلیب سرخ. در برخی، اعضایشان صاحبانشان هستند و در برخی هیچکس. به رغم اهمیت این فعالیتها، به دلیل جنگ بین چپ و راست این بخش بسیار مهجور افتاده است. این بخش سوم (جمعی و یا چندگانه) میانه چپ و راست نیست. این بخش محل سومی است و به همان اندازه با چپ و راست متفاوت است که این دو بایکدیگر. بنابراین یک جامعه متوازن مانند سه پایه ای است که سه پایه استوار دارد: یک بخش دولتی معتبر برای فراهم ساختن حمایتها و حفاظت ها مثل پلیس و قوانین و مقررات، یک بخش خصوصی متشکل از کسب وکارهای مسوول برای ارایه خدمات و محصولات و یک بخش اجتماعی متشکل از جوامع استوار که در آنها به تعلقات اجتماعی خود می پردازیم.
ما گروهی از مدیران و متخصصان مدیریت، مهندسی، استراتژی و بازاریابی با تجربه بین المللی هستیم که در پی ارتقای سطح دانش کاربردی مدیریت در پهنه صنعت و تجارت کشوریم. در این راه آماده ارایه خدمات در شاخه های کسب وکار گوناگون و صنایع مختلف هستیم.
آدرس: تهران، دهکده المپیک، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده مدیریت و حسابداری
شماره تماس: ۰۹۱۹۸۳۶۶۳۶۱
ایمیل: Ibc.consulting2020@gmail.com
استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.