جهانی شدن، استراتژی، نیمه جهانی شدن، استراتژی، کتاب نیمه جهانی شدن و بازتعریف استراتژی، محمدرضا کریمی علویجه، بازتعریف استراتژی، مدیریت جهانی، استراتژی های جهان شمول، بازرگانی بین الملل
دومین محرک قابل توجه در ارتباط با یکپارچکی فرامرزی، مجموعه تغییرات سیاسی است که باعث شد بسیاری از کشورها به ویژه چین، هند و اتحاد جماهیر شوروی سابق[۲] بهطور گسترده در اقتصاد بینالمللی سهیم شوند. جِفری ساچس[۳] و اندرو وارنر[۴]، دو تن از اقتصاددانانی که هنوز نگرش رستاخیزجهانی شدن دارند، یکی از بهترین توصیفات را در مورد این تغییرات سیاسی و پیامدهای آن بیان کردند:
“در سالهای بین ۱۹۷۰ و ۱۹۹۵ میلادی و بهویژه در ده سال گذشته، شاهد چشمگیرترین هماهنگی سازمانی و یکپارچگی اقتصادی در میان ملتها در تاریخ جهان بودیم. در حالیکه یکپارچگی اقتصادی در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی در حال افزایش بود، پس از سقوط کمونیسم در سال ۱۹۸۹، وسعت یکپارچگی به شدت مورد توجه قرار گرفت و در سال ۱۹۹۵ سیستم اقتصاد جهانی غالب[۵] ظهور پیدا کرد”.
ضمن آن که چنین گشایشهای سیاسی مهم هستند اما در بهترین حالت میتوان آنها را به یک دریای ناآرام تشبیه کرد. فراموش نشود که یکپارچگی هنوز هم محدودیت نسبی است. در ضمن سیاستهایی که ما بهعنوان انسانهایی تغییرپذیر به تصویب میرسانیم، بهطور شگفتانگیزی برگشتپذیر هستند. در کتاب “پایان تاریخ”[۶] از فرانسیس فوکویاما[۷] که در آن دیدگاه دموکراسی لیبرال و کاپیتالیسم تکنولوژیکی را دیدگاه غالب بر سایر دیدگاهها میدانست، امروزه بسیار تعجیب آور گردیده، ضمن این که کتاب “برخورد تمدنها”[۸] از ساموئل هانتینگتون[۹] که در ادامه واقعه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ منتشر شد، کمی روشن بینانهتر است.
حتی اگر بخواهید همانند ساچس و وارنر روی دیدگاه های اقتصادی اصرار ورزید، خیلی زود مستنداتی را مشاهده میکنید که مخالف با فرضیه بازگشتناپذیری گشایشهای سیاسی هستند. توافقات واشنگتن[۱۰] درباره اصل بازارپسندی[۱۱]، منجر به گشایش سیاستهایی شد که به رفع بحران مالی واحد پول آسیا کمک کرد. اما ازآن زمان به مقدار قابل توجهی، بدلیل جهتگیری به سوی”پوپولیسم یا همان عوامگرایی”[۱۲] در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین این اصل جایگاه خود را از دسته داده است و ما را به نقطهای رسانده است که از خودمان بپرسیم آیا توافقات واشنگتن هنوز برقرار است یا خیر؟ بر طبق نتایج موجود درمییابیم که کشورهایی از جمله کشورهای واقع در آمریکای لاتین، مناطق ساحلی آفریقا و شوروی سابق که بهدلیل بهرهوری پایین و کاستیهای ساختاری در مقابل کشورهای صنعتی پیشرفته از کلوب همگرائی حذف شدهاند، حداقل تعدادشان به اندازه کشورهایی است که عضو کلوب شدهاند، و این جالب توجه است. توقف دور مذاکرات تجاری چندجانبه دوحه که در تابستان ۲۰۰۶ انجام شد، نشانه خوبی نبود، با این تاخیر در مذاکرات، مجله اکونومیست[۱۳] شمارهای با عنوان “آینده جهانیشدن” منتشر کردکه بر روی جلدآن تصویری از یک کشتی شکسته در ساحل بود. بهعلاوه، موج اخیر ادغامها و اکتساب شرکتها در خارج از مرزها، نسبت به موج قبلی مربوطه در اواخر سال ۱۹۹۰، با واکنشهای بیشتری در حمایت از تولید داخلی در بسیاری از کشورها روبرو شده است.
البته با توجه به اینکه در دهههای اخیر این گونه واکنشها و احساسات، فراز و نشیبهای زیادی داشته است، ممکن است در آینده نیز شاهد تغییراتی باشیم. درباره چنین نقاط عطف احتمالی در فصل ۸ بیشتر صحبت خواهیم کرد. نکته این است که نه تنها احتمال دارد بتوانیم سیاستها را به زمان سیاستهای مورد پسند جهانیشدن [۱۴]برگردانیم، بلکه حتی ما مثالی در این باره داریم که در بین دو جنگ جهانی واقعا اتفاق افتاده است. بهخصوص در نظر داشته باشیم که واقعا یکپارچگی عمیق بینالمللی اقتصادی، احتمالا نمیتواند به خوبی با حاکمیت ملی[۱۵] ترکیب شود. بنابراین اگرچه محرکهای تکنولوژیکی سبب افزایش یکپارچگی فرامرزی که احتمالا بازگشت ناپذیرند، میشود، اما نمیتوانیم مشابه این ادعا را در مورد محرکهای سیاسی مطرح کنیم. محرکهای سیاسی، پایه و اساس مناسبی برای رسیدن به دیدگاه رستاخیزی و یکپارچگی کامل فرامرزی نیست و براساس چنین دیدگاهی نمیتوان استراتژی طرحریزی کرد.
جالب است که بدانیم چرا باورهای مردم درباره جهانیشدن با آنچه که واقعا در فضای نیمهجهانی شدن انجام میدهند، متفاوت است. جین دلا فونته[۱۶] میگوید: “هر شخصی به آن چیزی باور دارد که از آن میترسد یا آن را آرزو دارد”، او در ادامه توضیح می دهد: شکاک بودن افرادی که میترسند با بینالمللی شدن، جهان تحت سلطه ثروتمندان و طبقه ممتاز جهان قرار گیرد، در واقع احساس ناامنی افرادی است که خود دوست دارند جزو این طبقه باشند. بهتر است روی چیزی که عایدی خاص ندارد زیاد وقت نگذاریم و به شرکتها و استراتژیهای جهانی آنان برگردیم و در ادامه داستان جالب شرکت کوکاکولارا دنبال کنیم.
[۱]. Policy Openings
[۲]. Former Soviet Union
[۳]. Jeffrey Sachs
[۴]. Andrew Warner
[۵]. Dominant Global Economic System
[۶]. End of History
[۷]. Frances Fukuyama
[۸]. Clash of Civilizations
[۹]. Samuel Huntington
[۱۰]. Washington consensus
[۱۱]. Market-Friendly
[۱۲]. Populism
[۱۳]. Economist
[۱۴]. Globalization-Friendly Policies
[۱۵]. National Sovereignty
[۱۶]. Jean de la Fontaine
ما گروهی از مدیران و متخصصان مدیریت، مهندسی، استراتژی و بازاریابی با تجربه بین المللی هستیم که در پی ارتقای سطح دانش کاربردی مدیریت در پهنه صنعت و تجارت کشوریم. در این راه آماده ارایه خدمات در شاخه های کسب وکار گوناگون و صنایع مختلف هستیم.
آدرس: تهران، دهکده المپیک، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده مدیریت و حسابداری
شماره تماس: ۰۹۱۹۸۳۶۶۳۶۱
ایمیل: Ibc.consulting2020@gmail.com
استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.