خلاصه گزارش:
جهانی شدن در حال تحول: آینده تجارت و زنجیره های ارزش
کلمات کلیدی
جهانی شدن، استراتژی، تجارت، زنجیره ارزش، تجارت جهانی، تحولات جهانی، اقتصاد جهانی
هرچند تنش های تجاری تیتر اول هستند، تغییرات عمیق تری که در ماهیت جهانی شدن رخ داده است، به طور گسترده ای در نظر گرفته نمی شوند. ما زنجیره ارزش ۲۳ صنعت را در ۴۳ کشور برای درک اینکه چگونه تجارت، تولید و مشارکت در سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۷ تغییر کرده است، تحلیل می کنیم. گروه بندی این زنجیره های ارزش به شش نمونه بر اساس شدت تجارت، شدت ورودی و مشارکت کشور مسیری واگرا را نشان می دهد. ما می بینیم که جهانی شدن در اواسط سال ۲۰۰۰ به نقطه عطفی رسید، هر چند این تغییرات توسط رکود بزرگ مبهم و گمنام شد. در میان یافته های کلیدی ما:
- اولا، کالاهایی که زنجیرهای ارزش افزوده را ایجاد می کرده اند، از نظر شدت تجاری کم اهمیت تر شده اند. تولید و تجارت هر دو در شرایط مطلوب رشد می کنند، اما سهم کوچکی از کالاها که از خطوط مونتاژ جهان رانده می شود، در مرزها معامله می شود. بین سال های ۲۰۰۷ و ۲۰۱۷، صادرات از ۲۸.۱ به ۲۲.۵ درصد از تولید ناخالص در زنجیره ارزش تولید کالاها کاهش یافت.
- دوما، خدمات مرزی بیش از ۶۰ درصد سریعتر از تجارت کالاها رشد می کنند و ارزش اقتصادی بسیار بالاتری را نسبت به کسب درآمد سنتی کسب می کنند. ما سه جنبه حساب نشده را ارزیابی می کنیم (خدمات ارزش افزوده به کالاهای صادراتی کمک می کنند، شرکت های غیررسمی آن را به شرکت های خارجی ارسال می کنند و خدمات دیجیتال رایگان را برای کاربران جهانی فراهم می سازند). آمار ملی ۲۳ درصد از کل تجارت را به خدمات اختصاص می دهد، اما با شامل شدن این سه کانال، سهم آنها را به بیش از نصف افزایش می دهد.
- سوم، کمتر از ۲۰ درصد تجارت کالاها بر مبنای آربیتراژ[۱] (در علم اقتصاد به معنای کسب سود از تفاوت قیمت بین یک دارایی در بین دو یا چند بازار است) هزینه نیروی کار است و در بسیاری از زنجیره های ارزش، این سهم در دهه گذشته کاهش یافته است. نکته چهارم مرتبط این است که زنجیره ارزش جهانی در حال تبدیل شدن به زنجیره ارزشی با دانش بیشتر و وابسته به کارکنان با مهارت بالا است. در تمامی زنجیره های ارزش، سرمایه گذاری در دارایی های نامشهود (مانند تحقیق و توسعه، برند، و و آی پی) بیش از دو برابر به عنوان سهمی از درآمد، از ۵/۵ به ۱۳،۱ درصد، از سال ۲۰۰۰ به بعد افزایش یافته است.
- در نهایت، زنجیره های ارزش تولید کالا (به خصوص خودرو و همچنین رایانه و موارد الکترونیک) بیشتر به صورت منطقه ای متمرکز می شوند، مخصوصا در آسیا و اروپا. شرکت ها به طور فزاینده ای تولید را در نزدیکی تقاضا قرار می دهند.
- سه نیرو این تغییرات را در زنجیره ارزش توضیح می دهند. اولا سهم بازارهای نوظهور مصرف جهانی در دهه گذشته به میزان ۵۰ درصد افزایش یافته است. چین و دیگر کشورهای در حال توسعه سهم بیشتری از آنچه که تولید می کنند را مصرف می کنند و سهم کوچکتری را صادر می کنند. ثانیا اقتصادهای در حال ظهور در حال ایجاد زنجیره تامین داخلی جامع تری هستند و وابستگی به واردات ورودی ها را کاهش می دهند. کاهش شدید تجارت جهانی نشانگر این است که این کشورها به مرحله بعدی توسعه اقتصادی دست می یابند. در نهایت، زنجیره ارزش های جهانی با جریان داده های مرزی و فناوری های جدید، از جمله پلتفرم های دیجیتال، اینترنت اشیا و اتوماسیون و هوش مصنوعی، تغییر می یابند. در برخی موارد، این فن آوری ها می تواند در حالی که تجارت خدمات را در دهه آینده افزایش دهد، تجارت کالا را کاهش دهد.
- شرکت ها با ناشناخته های پیچیده تری نسبت به قبل مواجه هستند، که انعطاف پذیری و سازگاری را با اهمیت می کند. با هزینه ها و خطرات تغییرات عملیات جهانی، شرکت ها باید تصمیم بگیرند که در چارچوب زنجیره ارزش چگونه رقابت کنند، پیشنهاد خدمات جدید را در نظر بگیرند و حوزه جغرافیایی خود را دوباره ارزیابی کنند. سرعت بازار تبدیل به یک میدان نبرد کلیدی شده است، و بسیاری از شرکت ها، زنجیره های عرضه محلی را برای هماهنگی بهتر فراهم می کنند. شرکت ها می توانند به جای نگه داشتن تعدادی از تامین کنندگان، از روابط همکاری بیشتر با کسانی که هسته اصلی کسب و کارشان هستند بهره مند شوند.
- روندهایی که ما شناسایی میکنیم ممکن است به نفع اقتصادهای توسعه یافته باشد، که با توجه به نقاط قوت آنها در نوآوری و خدمات و همچنین نیروی کار ماهر آنها می باشد. کشورهای در حال توسعه با توجه به نزدیکی جغرافیایی به بازارهای مصرفکننده بزرگ، ممکن است تولید نزدیک تر به مصرف کنندگان سود ببرند، کسانی که دارای نقاط قوت و ضعف در خدمات نیز می باشند. اما چالشها در کشورهایی که این موارد را از دست داده اند بیشتر میشود. در آخرین موج جهانی شدن. از آنجا که اتوماسیون اهمیت هزینههای نیروی کار را کاهش میدهد، پنجره برای کشورهای با درآمد پایین محدود میشود تا از صادرات شدید نیروی کار به عنوان یک استراتژی توسعه استفاده کنند. یکپارچهسازی منطقهای یک راهحل ممکن را ارایه میدهد، و تکنولوژیهای دیجیتال نیز امکاناتی برای مسیرهای توسعه جدید فراهم میکنند.
حتی با توجه به اینکه سیاست گذاران بر فرصتهای تجاری آینده تمرکز میکنند، کسبوکارهای ناتمام از موج قبلی جهانی شدن باقی میماند. دولتها در سراسر جهان باید کارهای بیشتری برای حمایت از کارگران و جوامع محلی که در تحولات صنعت جهانی و تغییرات تکنولوژیکی گرفتار شدهاند، انجام دهند. با محاسبه کامل نابجایی گذشته، آنها ممکن است قادر باشند فصل بعدی جهانیسازی را فراگیرتر کنند.
فایل کامل این گزارش را می توانید از لینک های زیر دانلود نمائید:
خلاصه فشرده گزارش (۳۴ صفحه): دانلود
حجم فایل: ۲ مگابایت
متن کامل گزارش در (۱۴۴ صفحه): دانلود
حجم فایل: ۴ مگابایت
منبع: www.mckinsey.com
[۱] Arbitrage
بازدیدها: ۱,۶۶۹