پژوهش سالانه ما پرتوی از زندگی رهبران دیجیتالرا روشن و رفتارهایی که آنها را از هم متمایز می کند را نشان میدهد.
در یک نگاه
شما که این متن را می خوانید احتمالاً از پیش به این امر واقف هستید که حوزه ی دیجیتال برای شرکت شما چقدر اهمیت دارد و احتمالاً به طور بدیهی می دانید که عملی کردنِ یک تحول دیجیتال تا چه اندازه دشوار است.
در تازه ترین بینش های کسب شده از حوزه ی دیجیتال در مطالعات سالانه، بررسی بیش از ۱۲۰۰ مدیر اجرایی ارشد نشان می دهد که ۵۴ درصد از پاسخ دهندگان پیشبینی می کنند حوزه ی دیجیتال در طول پنج سال آینده بر روی صنعت آنها اثری بزرگ خواهد گذاشت. همچنان که صنایع تغییر شکل می دهند و شرکت ها دگرگون میشوند، بسیاری در کشاکش خواهند بود و با چالش روبرو دست و پنجه نرم خواهند کرد. پژوهشی که Bain & Company انجام داد به این نتیجه رسید که تنها ۱۲ درصد از کل تحولات شرکتی به اهداف خود دست یافتند؛ در حالی که ما در روزهای ابتداییِ ثبت بسیاری از تجربه ها هستیم، تحولات دیجیتال حتی دشوارتر از پیش خود را نشان می دهند.
همچنان که هنوز بسیاری پیشرفتها در حوزه ی دیجیتال در حال وقوع است، درس های بسیاری برای آموختن از شرکت ها وجود دارد که تحولات دیجیتال خود را به خوبی مدیریت می کنند، از جمله آموختن تمایزاتی که ظهور رهبران دیجیتال در قیاس با عقب مانده های دیجیتال را نشان می دهد.
در بررسی سالانه ی ما، تفاوت های میان رهبرها و عقب مانده ها به گونه ای نسبتاً روشن ظاهر شد. دو گروه، به شیوه های متفاوت عمل کردند و به نتایج متفاوت رسیدند. از میان ۸۰ درصد مدیران اجرایی در حوزه دیجیتال، برخی اظهار می کنند که دست کم به نیمی از اهداف دیجیتالی خود در مقایسه با عقب مانده های دیجیتالی با کمتر از ۲۰ درصد، به شکلی موفقیت آمیز دست یافته اند. رهبران دیجیتالی این کار را با برتری یافتن در سه زمینه انجام دادند:
مسائل مرتبط با سرعت، یک خِرد تجاری مورد قبول عموم است و به نحوی مشاهده ای متعارف است که می توان روی گردانی مدیران از آن قابل اغماض است. پژوهش ما تأیید می کند که سرعت حیاتی است: سه مورد از پنج تفاوت درجه اول میان رهبران و عقب مانده ها به سرعت مربوط است و پیشروانِ سرعت، با احتمال شش برابر بیشتر، در واقع رهبران دیجیتال هستند (به شکل ۱ نگاه کنید). اما شاید کارآمد تر آن باشد که درک کنیم داده چگونه به ما کمک می کند تا سرعت را در روشی که بیشتر بخش بخش است تعریف کنیم، چیزی که بینشی را فراهم می سازد که مدیران اجرایی به واسطه آن عملکرد خود را بهبود بخشند.
شکل ۱:شرکت های سریع نزدیک به شش برابر بیشتر احتمال می رود که رهبر دیجیتال باشند
پاسخهای پژوهش نشان میدهد که سرعت، بیشترین تأثیر را در سه موقعیتِ خاص دارد: تصمیمگیری سریع، اجرا کردن برنامهها با سرعت مورد نیاز و داشتن یک سازمان IT که میتواند با سرعتی که لازم است عمل کند (به شکل ۲ نگاه کنید).
شکل ۲: عناصر سرعت، رهبران دیجیتال را تعریف می کنند
شرکت های پرسرعت، ابتدا تصمیمی را اتخاذ میکنند و سپس با این فهم این امر شروع میکنند که ممکن است بر اساس اطلاعاتِ ناکامل دست به کار شوند تا در طول راه چندین بار گردش داشته باشند. مدیر اجرایی ارشد و موسس شرکت آمازون، جف بزوس، کارمندان را تشویق میکنند که به تصمیمها به گونهای فکر کنند که یا در یک مسیر یک طرفه هستند – آن تصمیمهایی که بازگشتناپذیرند یا تقریباً چنین هستند- یا در یک مسیر دو طرفه که میتوانند به جای اول بازگردند. تشخیص این که بسیاری تصمیمها، اگر نه اکثر تصمیمها در واقع مسیرهای دوطرفه هستند، مدیران را تشویق میکنند که ریسکهای محاسبه شده انجام دهند و با سرعت حرکت کنند، حتی بدون اطلاعات کامل. بزوس در نامه خود به سهامداران در ۲۰۱۶، نوشت: “اگر شما نگاهی قدم به قدم داشته باشید، برخطا بودن میتواند کمتر از آنچه فکر میکنید هزینهبر باشد، در حالی که کُند بودن به طور قطع پرهزینه خواهد بود”.
فرایند مسیر را به عنوان یک سری قدمگاه تلقی کنید – اقدام تاکتیکی و اقدامات کوتاه مدت که آغازِ به حرکت در آوردنِ یک سازمان در مسیر صحیح میباشد. قدمگاهها آن قدر ساده نیستند که فقط دربارهی پیشرفت قدم به قدم باشند؛ بلکه شیوهای هستند برای حرکت به جلو و در عین حال سازگار شدن در طول مسیر. ضروری نیست – و در قبال تحولات دیجیتال اغلب ممکن نیست – که بدانید در روز اول دقیقاً رهسپار کجا هستید. پایانِ کار ممکن است هرگز روشن نباشد، اما شرکت هایی که قادر به اقدام سریع و سپس سازگار شدن هستند بهترین شانس برای شکلیابی و توفیق در آیندهای هستند که از پیش واضح و معین نیست.
این امر برای شرکت های بزرگی که عادت به برنامهریزی بلندمدت، لزومِ شفافیت و پیشبینی پذیری برای سهام داران، و چرخههای تثبیتشدهی تصمیم گیری دارند، میتواند مستلزم یک تغییر پارادایم باشد. جز آن که شما یک بومی دیجیتال باشید، بهبود دادن تواناییتان برای حرکت به سمت اقدام سریع بیآنکه به پایان کار مطمئن باشید، احتمالاً نیازمند راههایی تازه برای کار کردن خواهد بود.
شرکت هایی که به دنبال ایجاد سرعت هستند میتوانند بر روی خرد کردن تحول دیجیتال به بخشهای قابل مدیریت، آزمایش و آموختن تقسیم شود. رهبران شرکت ها از طریق به اجرا گذاشتن چندگانهی خرده پیکارها به طور همزمان، با مجزا کردن ابتکارهای زمان بندی شده که به سرعت انتخابهای استراتژیک را عملیاتی میکنند، میتوانند سرعت تبدیل خود را شتاب بخشند و شانس موفقیت خود را افزایش دهند.
برای این کار، رهبران نیازمند آنند که بر روی این موارد تمرکز کنند:
با شکستن کارهای ابتکاری به گامهای کوچک و صعودی، خرده پیکارها نوآوری را به وسیلهی کاهش ریسک و آسان کردن آن برای آزمایش و آموختن، پرورش میدهند. به عنوان مثال یک کمپانی بزرگ چندملیتی مواد شیمیایی، خرده پیکارها را جهت ارتقای عملیات پیچیدهی خود گسترش داد. کمپانی با شروع کار با یک کارخانه، نمونه ی اولیهی تحلیلیای را توسعه داد، که قابلیت آن را داشت که در مجموعه چرخههای کوتاه و تکرارشونده ( که معمولاً اسپرینت نامیده میشوند) آزمایش و تصحیح شود. کمپانی پس از تعیین این که کدام عناصر قابلیتِ اندازه گیری داشتند، اکنون در حال گستردن ابعادی از نمونهی اولیه به دیگر نواحی که خرده پیکارهای بعدی میتوانند آن را تصحیح کنند میباشد.
اصطلاح “دیجیتال” بسیاری اوقات غیرشفاف است و به دشواری تعریف میشود. در نتیجه تقریباً بیمعنا شده است. برخی شرکت ها عمیقاً در میانه آشفتگی هستند. برای آنها “دیجیتال” دربارهی فناوریهای ویژهای همچون نرمافزار امنیت سایبری یا چاپ 3D است که به شکل نزدیکی متمرکز بر فناوریهای خاصی هستند و در وصل کردن نقطه های مختلف در نقشه تحول دیجیتال به سمت مشتری، خلق ارزش و خط مقدم عملکردها، توانا نیستند.
تعریف دیجیتال در سطح درست – نه بسیار بالا و نه بسیار پایین – مسئلهی رسیدن به نقطهی درست میان این دو حد است. یک تولید کنندهی بزرگ و جهانیِ خودرو این امر را به درستی دریافته است. مدیر ارشد شرکت از اصطلاح “دیجیتال” به کلی خودداری میکند، اما در عوض بر اتوماسیون، اتصال پذیری و پویایی الکتریکی متمرکز است. این شرکت مجموعه ای از کانونهای مزیتی رسم کرده که به هر یک از واحدهای تجاری خود کمک میکند تا آن سه مفهوم را به اولویتهای استراتژیک روشن و مرتبط با سازمانهای خود ترجمه کند. برای مثال، اتصال پذیری به خوبی فراتر از خودرو میرود تا راننده، فروشندگان و شرکای OEM را نیز در بر می گیرد. سراسر زنجیرهی تأمین، به هم متصل است. هر کانونِ مزیت، سلسله برندهای متعدد شرکت را مجزا میسازد و به هر کسب و کار کمک میکند تا استراتژی مخصوص خود را پدید آورد. با پویایی الکتریکی، تمامی برنامههای حاصل آمده، خودروهای الکتریکی را شامل میشود اما هر کدام برای یک پایهی مشتری خاص جفت و جور میشود.
اگر میخواهید بیازمایید که آیا عملکردتان در سطح درست دیجیتال است یا نه، در نظر بگیرید که چقدر میتوانید رویکرد دیجیتال خود را به طور چکیده توصیف کنید. دستیابی به یک استراتژی دیجیتال که به گونهای میزان شده است که در سه تا پنج کلمه قابل توضیح باشد، هدفی ارزشمند خواهد بود.
پاسخ دهندگان به پژوهش ما در سال جاری، همان طور که پیش تر هم به ما گفته بودند، اظهار داشتند که مهمترین جنبه در تحول دیجیتال، نه استراتژی چشم گیر، یا حتی تکنولوژی چشم گیر بلکه هماهنگ سازی است. هماهنگ سازی عبارت است از آنچه شما برای مقیاس پذیری از آزمایش کردن تا تحول دیجیتال کامل، نیاز دارید، و بر اساس بررسی ما، هنگامی که موفقیت دیجیتال مطرح است، هماهنگ سازی دو برابر بیشتر از استراتژی و سه برابر بیشتر از سیستمها و تکنولوژی واجد اهمیت است.
شرکت هایی که هماهنگی را به خوبی عملی می سازند، به طور مداوم مهارتهای مشخصی را به منصهی ظهور میرسانند. ابتدا، آنها قادرند تغییر را اندازهگیری کنند. همان گونه که پیشتر عنوان شد، خرده پیکارها ابزاری حیاتی برای کمک به سازمانها هستند تا نوآوری را به سرعت مقیاسپذیر کنند. آنها ابتکارها را به اجزای بخش بخش خرد میکنند و تیمهای ساختارمندی شکل میدهند و آنها را میگمارند تا مسئولیتِ تغییر، سرعت بخشی به تصمیمسازی و اجرا را به عهده بگیرند که در واقع مهارتهای بی چون و چرای رهبران دیجیتال است. همچنین، رهبران در هماهنگسازی به طور مرکزوار، جهتها را تنظیم میکنند یا دست کم حفاظهایی را برپا میکنند که در خلال آن خط مقدم را پردازش و به موازات آن تقویت کنند تا نوآوری داشته باشند. این شرکت ها رهبرانی دارند که تشکیلات را برای داشتن بینشی روشن تراز میکنند و با ترویج فهمی بهتر از تکنولوژی و “هنر امر ممکن” در تمامی سطوح، تعهدِ انتقادی ایجاد میکنند و رهبران آنها به شکل موفقیتآمیزی موارد کاری را به نقطه هایی جهت سرمایه گذاری و تعامل با شرکت های دیگر بدل می کنند.
حوزهی دیگری که قهرمانانِ هماهنگ سازی را به طور مستمر متمایز میسازد، توانایی برای آن است که راههایی جدید و بهتر برای ارزیابیِ اجرا پیدا کنند. تکیهی مجدد بر سرمایهگذاری (ROI) به مدت طولانی ابزاری برای تعیینِ هر موفقیت ابتکار در شرکت بوده است، اما پیشرفت دیجیتال همیشه به وسیلهی ROI و به خصوص ROI کوتاه مدت، به شکل مطلوب ارزیابی نمیشود. ابزارهای دیگر مثل ارزش دارایی خالص در آینده، یا سنجههای پردازشی که بهتر نشان میدهند که یک کوشش تا چه اندازه خوب کار میکند، معمولاً بهترند. همیشه هم نباید اقدامات را حمله ای تصور کنیم که سرمایه گذاری ها را به سمت منابع جدید رشد هدایت کنند. سرمایهگذاریهای دیجیتال اغلب خاصیتی تدافعی دارند – محافظت از کسب و کار در برابر دیگر شرکت ها یا منسوخ شدن–و شرکتها نیازمند روشی هستند تا بتوانند سنجه های تدافعی خود را بازبینی کنند.
فواید سرمایهگذاریهای دیجیتال به روشهای گوناگونی اندازهگیری میشود. اگر آنها به طور مثال بناست که آزمایش کردن را ارتقا دهند، این امر که خیلی زود به دنبال حسابرسی مالی باشیم میتواند برای نوآوری مهلک باشد. یک شرکت خدمات مالی، تصمیم گرفت که تمامی تلاش های خود را در زمینه دیجیتال ارزیابی کند. تیم دیجیتالِ شرکت یک نرم افزارِ Apple Watch در ۳۰ روز ساخت. این یک موفقیت برای دستیابی به بیش از ۸۰ درصدِ رضایت مشتری پنداشته شد. هنگامی که تیمِ تجربه شرکت، نرمافزار موبایل خودش را ایجاد کرد، موفقیت آن با این واقعیت ارزیابی شد که این فرایند به شکلی دراماتیک، تعهد مشتری را ارتقا داد و در بالاترین رتبهی تبدیل سرمایه در میان شرکت های اجاره خودرو قرار گرفت.
یافتن جایگزینهای هوشمند برای ROI میتواند کلید حل یکی از دشوارترین معماهای هماهنگسازی باشد: اطمینان از اینکه بودجههای داخلی از کسب و کارهای قدیمی به فعالیتهای دیجیتال جدید منتقل میشود و مدیریت کردن استلزامات این تغییرات.
شرکت ها میتوانند تعداد موفقیتهای خود را در تحول دیجیتال به وسیلهی برداشتن سه گام ملموس به سوی تبدیل شدن به رهبران دیجیتال بردارند:
شما در کجای روندِ دیجیتال خود هستید؟ تا چه میزان سریع حرکت میکنید؟ چه گامهایی برای تکمیل اساسی هستند؟
به راستی دیجیتال در کجا صنعت شما را دگرگون خواهد ساخت؟ شرکت شما چگونه نقش ایفا خواهد کرد تا در آیندهی حوزهی دیجیتال پیروز باشد؟ امروز چه گامهایی لازم است بردارید تا این روند را آغاز کنید، حتی اگر آینده به تمامی وضوح نداشته باشد؟
چگونه به شکلی موفق از آزمایش کردن به تحول حرکت خواهید کرد؟ آیا به رتبه بندی و اندازهگیری پیشرفت در برابر نشانگرهای روشن تحول دیجیتال میپردازید؟ آیا تیم اجرایی شما در پشت یک جاهطلبی مشترک دیجیتالی سطح صف سازماندهی شده است؟ آیا در آن چشمانداز، شرکتی گسترده تر را مد نظر قرار دادهاید؟ آیا در حال ساختن انبوهی از کارپردازان و شاغلانِ حوزهی دیجیتال هستید؟ چگونه در مسیرهای متفاوت دیجیتال سرمایه گذاری می کنید؟
رهبران دیجیتال میدانند که رهسپار سفری هستند که هم اینک در جریان است و باید به طور مستمر، استراتژی را با ملاحظات تاکتیکیِ بیشتری ادغام کنند. آنها فرصت و زمانی برای خرسند شدن از خود ندارند. تحول دیجیتال برای آنها تازه و صرفا نقطهی آغاز ماجراست.
ما گروهی از مدیران و متخصصان مدیریت، مهندسی، استراتژی و بازاریابی با تجربه بین المللی هستیم که در پی ارتقای سطح دانش کاربردی مدیریت در پهنه صنعت و تجارت کشوریم. در این راه آماده ارایه خدمات در شاخه های کسب وکار گوناگون و صنایع مختلف هستیم.
آدرس: تهران، دهکده المپیک، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده مدیریت و حسابداری
شماره تماس: ۰۹۱۹۸۳۶۶۳۶۱
ایمیل: Ibc.consulting2020@gmail.com
استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.