جهانی شدن در گذار: آینده تجارت و زنجیره های ارزش
منبع: مکینزی
ترجمه:
- علیرضا کریمی (دانشجوی کارشناسی مدیریت بازرگانی- دانشگاه علامه طباطبایی)
- صبا زهره وندی (دانشجوی کارشناسی مدیریت بازرگانی- دانشگاه علامه طباطبایی)
اگرچه تنش های تجاری بر سرفصل ها غالب است، تغییرات عمیق تر در ماهیت جهانی شدن تا حد زیادی مورد توجه قرار نگرفته است. مؤسسه جهانی مکینزی ۲۳ زنجیره ارزش صنعت را در ۴۳ کشور تجزیه و تحلیل کرد تا درک کند تجارت، تولید و مشارکت چگونه از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۷ تغییر کرده است. گروهبندی این زنجیرههای ارزش به شش کهنالگو بر اساس شدت تجارت، شدت ورودی و مشارکت کشور، مسیرهای متفاوتی را نشان میدهد. می بینیم که جهانی شدن در اواسط دهه ۲۰۰۰ به نقطه عطفی رسید، اگرچه رکود بزرگ این تغییرات را پنهان کرد.
یافته های کلیدی این گزارش:
- اولاً، زنجیره های ارزش تولید کننده کالا به تجارت کمتری تبدیل شده اند. تولید و تجارت هر دو به صورت مطلق به رشد خود ادامه میدهند، اما سهم کمتری از کالاهایی که از خطوط مونتاژ جهان خارج میشوند اکنون در خارج از مرزها معامله میشوند. بین سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۷، صادرات از ۲۸.۱ به ۲۲.۵ درصد از تولید ناخالص در زنجیرههای ارزش تولیدکننده کالا کاهش یافت.
- دوم، خدمات فرامرزی بیش از ۶۰ درصد سریعتر از تجارت کالا رشد می کند و ارزش اقتصادی بسیار بیشتری نسبت به آمارهای تجارت سنتی ایجاد می کند. ما سه جنبه بی شمار را ارزیابی می کنیم (خدمات ارزش افزوده به کالاهای صادراتی کمک می کند، شرکت های نامشهودی که به شرکت های وابسته خارجی ارسال می کنند، و خدمات دیجیتال رایگان در دسترس کاربران جهانی). آمارهای ملی ۲۳ درصد از کل تجارت را به خدمات نسبت می دهند، اما با احتساب این سه کانال، سهم آنها به بیش از نصف افزایش می یابد.
- سوم، کمتر از ۲۰ درصد تجارت کالاها بر اساس آربیتراژ هزینه نیروی کار است و در بسیاری از زنجیره های ارزش، این سهم در دهه گذشته رو به کاهش بوده است.
- تغییر چهارم و مرتبط این است که زنجیرههای ارزش جهانی در حال تبدیل شدن به دانش فشردهتر و متکی به نیروی کار با مهارت بالا هستند. در تمام زنجیرههای ارزش، سرمایهگذاری در داراییهای نامشهود مانند تحقیق و توسعه، برندها و (IP) به عنوان سهم درآمد، از ۵.۵ به ۱۳.۱ درصد، از سال ۲۰۰۰ بیش از دو برابر شده است.
- در نهایت، زنجیرههای ارزش تولید کالا (به ویژه خودرو و همچنین رایانهها و لوازم الکترونیکی) به ویژه در آسیا و اروپا متمرکزتر شدهاند. شرکت ها به طور فزاینده ای تولید را در نزدیکی تقاضا ایجاد می کنند.
- سه نیرو این تغییرات در زنجیره ارزش را توضیح می دهند. اول اینکه، سهم بازارهای نوظهور از مصرف جهانی تقریباً ۵۰ درصد در دهه گذشته افزایش یافته است. چین و سایر کشورهای در حال توسعه بیشتر از آنچه تولید می کنند مصرف می کنند و سهم کمتری را صادر می کنند. دوم، اقتصادهای نوظهور در حال ایجاد زنجیره های تامین داخلی جامع تری هستند و اتکای خود را به نهاده های واسطه ای وارداتی کاهش می دهند. کاهش شدت تجارت جهانی نشانه این است که این کشورها در حال رسیدن به مرحله بعدی توسعه اقتصادی هستند. در نهایت، زنجیرههای ارزش جهانی با جریانهای دادههای فرامرزی و فناوریهای جدید، از جمله پلتفرمهای دیجیتال، اینترنت اشیا، و اتوماسیون و هوش مصنوعی در حال تغییر شکل هستند. در برخی سناریوها، این فناوریها میتوانند تجارت کالا را بیشتر کاهش دهند و در عین حال تجارت خدمات را در دهه آینده تقویت کنند.
- شرکت ها با ناشناخته های پیچیده تری نسبت به قبل مواجه هستند که انعطاف پذیری را حیاتی می کند. با تغییر هزینهها و ریسکهای عملیات جهانی، شرکتها باید تصمیم بگیرند که کجا در طول زنجیره ارزش رقابت کنند، خدمات جدید را در نظر بگیرند و ردپای جغرافیایی خود را دوباره ارزیابی کنند. سرعت ورود به بازار در حال تبدیل شدن به یک میدان جنگ کلیدی است و بسیاری از شرکت ها در حال بومی سازی زنجیره های تامین برای هماهنگی بهتر هستند. بهجای اینکه تامینکنندگان را در کنار یکدیگر نگه دارند، شرکتها میتوانند از روابط مشارکتی بیشتری با آنهایی که هسته اصلی کسبوکار هستند، سود ببرند.
- روندهایی که ما شناسایی می کنیم ممکن است به نفع اقتصادهای پیشرفته باشد، با توجه به نقاط قوت آنها در نوآوری و خدمات و همچنین نیروی کار بسیار ماهر آنها. کشورهای در حال توسعه با نزدیکی جغرافیایی به بازارهای مصرفی بزرگ ممکن است با نزدیک شدن تولید به مصرف کنندگان سود ببرند. آنهایی که در خدمات معامله شده دارای نقاط قوت هستند نیز سود خواهند برد. اما چالش ها برای کشورهایی که آخرین موج جهانی شدن را از دست داده اند، بیشتر می شود. از آنجایی که اتوماسیون اهمیت هزینه های نیروی کار را کاهش می دهد، پنجره برای کشورهای کم درآمد برای استفاده از صادرات نیروی کار به عنوان یک استراتژی توسعه تنگ می شود. ادغام منطقه ای یک راه حل ممکن را ارائه می دهد، و فناوری های دیجیتال نیز امکاناتی را برای مسیرهای توسعه جدید در اختیار دارند.
- حتی با توجه به تمرکز سیاست گذاران بر فرصت های تجاری آینده، تجارت ناتمام از موج قبلی جهانی شدن باقی می ماند. دولتها در سراسر جهان باید برای حمایت از کارگران و جوامع محلی که درگیر تغییرات صنعت جهانی و تغییرات تکنولوژیکی هستند، کارهای بیشتری انجام دهند. با حسابرسی کامل با جابجایی های گذشته، آنها ممکن است بتوانند فصل بعدی جهانی شدن را فراگیرتر کنند.
بازدیدها: ۳۱۱