دیجیتالی شدن و اتوماسیون از مفروضات اساسی در ارتباط با مشاغل و کارمندان بهشدت در حال گسترش میباشد. در اینجا چارچوب جدیدی برای تفکر در دنیای نوظهور امروزی ارائه خواهیم داد.
منابع انسانی، دنیای دیجیتال، نیروی کار دیجیتال، عصر اتوماسیون، مکینزی، مدیریت تغییر، دیجیتالی شدن، خودکارسازی، تغییر ماهیت مشاغل
دیجیتالی شدن سبب ایجاد تغییراتی در محیطهای کاری سنتی گشته و ایدههای جدیدی در خصوص چگونگی انجام فعالیتها مطرح ساخته است. دائماً گزارشهای ماشینهای شبیه انسانها نظیر ASIMO شرکت هوندا توجه بسیاری از رسانهها را به خود جلب کرده و بر اذهان عمومی اثر میگذارد. همچنین آنها به نگرانیهای موجود در خصوص آیندهی نیروهای کار و امکان ایجاد اختلال در مشاغل اصلی توسط اتوماسیون مبتنی بر هوش مصنوعی نیز اشاره میکنند. خوشبختانه شرکتها توانایی مهار نیروی این فضای جدید دیجیتالی را دارند، نظیر Toptal یا Upwork. آنها میتوانند با اتخاذ استعدادهای موجود در بازار کار به تعریف مجدد مرزهای سازمان خود پرداخته یا از طریق شناسایی برترین استعدادهای داخلی سازمان، پروژههای اصلی خود را به انجام برسانند.
درحالیکه فناوریهای اتوماسیون در حال پیشرفت روزافزون میباشد و فرضیهها در خصوص میزان اثرگذاری آنها بیشتر و بیشترمی شود، مدیران ارشد به دنبال دستهبندی این مفاهیم میباشند. ما با توجه به تحقیقات و تجارب خود و با در نظر گرفتن نظرات دیگران سعی در مشخص کردن خطوط اصلی این تغییر داریم. نقطهی شروع ما مجموعهای از ایدهها و عقاید است که بهوسیلهی دیجیتالی شدن و اتوماسیون به چالش کشیده شدهاند و قوانین جدیدی را برای سازماندهی محیطهای کاری نوظهور ارائه میدهد. چشماندازها در زمینههای مختلفی نظیر مسیرهای شغلی در سلسلهمراتب سازمانی، مفاهیم مرتبط با مشاغل تماموقت در شرکتها و حتی مبادلهی اقتصادی اصلی بین سرمایهداران و کارمندان در حال تغییر میباشد. به دنبال شکلگیری فضای کاری نوین طی چند سال آینده کسبوکارها مستلزم درگیری با مسائلی نظیر محتوای مشاغل موجود، افزایش چابکی در محیطهای کاری و شناسایی نشانههای اولیهی تغییر، خواهند بود.
در ادامه ما با ۷ دسته فرضیه روبرو هستیم و مطالعات بیشتری را جهت شناسایی و کاوش عمیقتر روندهای تغییر آنها فراهم آوردهایم. این فرضیات به ۳ دستهی اصلی تقسیمبندی میشوند: ماهیت مشاغل، عرضهی (تأمین) نیروی کار و تقاضا برای نیروی کار.
۲- از حالت بسته به حالت جداسازی شده: دیجیتالی شدن با باز کردن و جداسازی اجزا و وظایف تشکیلدهندهی یک شغل، مشاغل را تغییر داد. در سال گذشته طی تحقیقی که شرکت مکینزی انجام داد مشخص شد که اگرچه تنها ۵ درصد از مشاغل موجود در ایالاتمتحدهی آمریکا را میتواند کاملاً بهصورت اتوماسیون انجام داد اما، در ۲۰ درصد از مشاغل موجود میتوان تا حدود ۷۰% وظایف مربوط به مشاغل را خودکار کرد که البته این نیازمند وجود توانایی بهکارگیری تکنولوژی روز دنیا توسط شرکتهای مذکور میباشد. (شکل ۱)
علاوه بر این در برخی از واحدهای اقتصادی جداسازی وظایف مشاغل جهت ایجاد مشاغل جدید شروع شده است. تصور کنید که این اتوماسیون چگونه بازار تبلیغات تلویزیونی را دچار تغییر کرده است. قبلاً ظرفیت آگهیهای تبلیغاتی قبل از شروع یک فصل پیشفروش میشد. فرضیه اینگونه تصور میکند که برنامههای شبکهای که به شبکههای تلویزیونی پیشنهاد میشدند درواقع یک نماینده از اندازه و ترکیب جمعیتی مخاطبان بودند. امروزه خرید آگهیها اکثراً خودکار انجام میشوند و همچنین خریدهای مکرر و دائمی جایگزین خریدهای فصلی شده اند. علاوه بر این آگهی تلویزیونی تنها مختص به مخاطبان تلویزیونی نمیباشد بلکه سایر مخاطبین کانالهای ارتباطی فراتر از تلویزیون را نیز در برگرفته و فرصت فروش محصولات را افزایش میدهد. ازجمله مسئولیتهای حاصل از جداسازی وظایف شغلی، مبتنی بر فناوریهای دیجیتالی که اخیراً در صنایع دیده میشوند: تحلیل گران متخصص و متخصصین در حوزهی مدیریت عملکرد. بهعنوانمثال: تغییر کانالها و تجزیهی داراییهای تبلیغاتی عصر سنتی در مقایسه با عصر دیجیتالی.
۲- تغییر از وظایف کاری مشخصشده به کارهای پروژهای: سازمانها اکثر افراد را برای انجام کارهای مشخص استخدام میکنند. درواقع این تصور سنتی اینگونه بوده است. ممکن بود کارمندان در یک سازمان در مشاغل متفاوتی جابهجا شوند اما ماهیت شغل آنها اساساً تغییری نخواهد کرد.
با جدا شدن بخشهای بازاریابی، مالی، تحقیق و توسعه و سایر فعالیتها از مرزهای مشخصشده و سلسلهمراتب سازمانی این روند تکامل یافت و فعالیت این واحدها از شکل سنتی به شکل مبتنی بر تقاضا و پروژهای تغییر یافت. فعالیت رسانهها و توسعهی IT عموماً به شکل پروژهای انجام میشد و با افزایش دیجیتالی شدن این مسئله تبدیل به یک قاعدهی جدید شد. سازمانهای که این تغییر را بهطور مؤثر مهار کردند یک رشد چشمگیر داشتند.
نتایج تحقیق حاکی از این است که تقریباً دوسوم سازمانهایی که ابزارهای دیجیتالی را بهصورت گسترده به کار گرفتند انتظار داشتند که جریان کاری مبتنی بر پروژه داشته باشند و این تیمهای کاری در آینده خودشان را سازماندهی خواهند کرد. نتیجهگیری: ساختارهای سازمانی در حال تغییر میباشند. مشاغل جدیدی تعریفشده حاصل از پیشرفت تکنولوژی دارای چارچوبهای زمانی کوتاهتر و پروژهایتری هستند.
منبع:mckinsey
دنیای جدید عرضهی نیروی کار – بخش دوم
تغییر پویای تقاضا نیروی کار دیجیتال- بخش سوم
ما گروهی از مدیران و متخصصان مدیریت، مهندسی، استراتژی و بازاریابی با تجربه بین المللی هستیم که در پی ارتقای سطح دانش کاربردی مدیریت در پهنه صنعت و تجارت کشوریم. در این راه آماده ارایه خدمات در شاخه های کسب وکار گوناگون و صنایع مختلف هستیم.
آدرس: تهران، دهکده المپیک، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده مدیریت و حسابداری
شماره تماس: ۰۹۱۹۸۳۶۶۳۶۱
ایمیل: Ibc.consulting2020@gmail.com
استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.