تغییرات محیط های کاری به دنبال دیجیتالی شدن – بخش اول

دنیای جدید عرضه‌ی نیروی کار- بخش دوم

بازاندیشی کار در عصر دیجیتال – بخش سوم

کلمات کلیدی

منابع انسانی، دنیای دیجیتال، نیروی کار دیجیتال، عصر اتوماسیون، مکینزی، مدیریت تغییر، دیجیتالی شدن، خودکارسازی، تقاضای نیروی کار، عرضه نیروی کار

تغییر پویای تقاضا نیروی کار دیجیتال

۶- تغییر از جایگزینی سرمایه برای نیروی کار به سرمایه‌گذاری‌های مکمل در نیروی کار و سرمایه. مدل‌های اقتصادی عموماً سرمایه و نیروی کار را عوامل تولید می‌دانند و عقیده دارند این دو عامل می‌توانند جایگزین یکدیگر شوند. به‌واسطه‌ی دیجیتالی شدن و اتوماسیون، علم اقتصاد نیز می‌تواند متفاوت باشد. شرکت‌ها در حال ایجاد تعداد زیادی شغل هستند که به دنبال آن نیازمند افرادی با مهارت‌های جدیدی و فهم دیجیتال برای انجام این مشاغل خواهند بود. مهارت‌هایی که در فضایی نظیر LinkedIn دارای بیشترین تقاضا هستند مهارت‌هایی نظیر محاسبات توزیعی، داده‌ی بزرگ، تحلیل‌های بازاریابی و طراحی رابطه‌ی کاربر با کامپیوتر و فضای مجازی می‌باشد. در فضای جدید، این مهارت‌ها مکمل‌های بهتری برای سرمایه‌ی دیجیتالی هستند. نرخ بازگشت سرمایه در ساختار سرمایه‌ای داده‌های بزرگ و سیستم‌ها …؟

هرچند که مزایای این چرخه‌ی پرفضیلت فراتر از مزیت‌های مذکور می‌باشد. تحقیقات مک کنزی نشان می‌دهند که ایالات‌متحده‌ی آمریکا با کمبود شدید استعدادهایی در این زمینه‌ها روبرو است و در اروپا نیز سطح سواد دیجیتالی ناکافی است و این مسائل راه شرکت‌هایی که به دنبال سرمایه‌گذاری در اشکال جدید سرمایه‌ی دیجیتال هستند را مسدود می‌سازند.

۷- به‌کارگیری ماشین‌ها از شرکت‌ها تا اکوسیستم‌ها. دیجیتالی شدن باعث شده تا استراتژی‌های کسب‌وکاری که شرکت‌ها از آن‌ها در پایه‌گذاری خودشان به‌عنوان پلتفرمی با مجموعه‌ای از مخاطبین در سراسر بازار، استفاده می‌کنند به استراتژی‌هایی تبدیل شوند که تعاملات میان سازمان‌های مختلف را مدیریت می‌کنند. این اکوسیستم‌های نوین کسب‌وکار وسعتی فراتر از مرزهای تعیین‌شده به مقوله‌ی استخدام بخشیدند. به‌عنوان‌مثال معرفی پلتفرم iTunes توسط شرکت Apple سبب تولد صنعت اپلیکیشن موبایل شد که خود بیش از میلیون‌ها شغل در ایالات‌متحده‌ی آمریکا و اروپا ایجاد کرد (هرچند که شرکت Apple تنها بخشی از این رقم را به استخدام خود درآورد). پلتفرم Youtube سبب ایجاد شدن شبکه‌های چندکاناله (که با نام MCNs شناخته می‌شوند) شد که خود میکرو کانال‌های زیادی را به وجود آورد تا نظر تبلیغ‌کنندگان را به راه‌های جدیدی هدف‌گیری مخاطبین جلب نماید.

این پویایی‌ها منجر به ایجاد مشاغل جدیدی در زمینه‌ی تولید محتوا، محصولات دیجیتال و غیره گشت. در تجارت الکترونیک بازیکنان اصلی مانند Alibaba، Amazon، eBay و Rakuten پلتفرم‌هایی ایجاد کردند که به میلیون‌ها سازمان کوچک و متوسط و همچنین افراد زیادی کمک کرد تا محصولات و خدمات خود را در سرتاسر دنیا به فروش برسانند. این اکوسیستم‌ها کارفرمایان مستقیم نمی‌باشند، اما ادامه‌ی حیات کارمندان عصر دیجیتال به آن‌ها وابسته است، درواقع این پلتفرم‌ها به‌عنوان موتورهای اصلی اشتغال امروزی، ما را از هنجارهای شرکتی قرن ۲۰ ام و حتی گاهی از هنجارهای سازمان‌های تأمین‌کننده‌ی خودشان، کاملاً جدا ساخته‌اند.

پاسخ به این سؤال که مشاغل در دهه‌ی دوم ماشین‌ها چگونه به تکامل خود ادامه خواهند داد بسیار پیچیده و غیرقابل توصیف می‌باشد، اما یقیناً می‌توان گفت که فرضیات قدیمی کاملاً رو به افول هستند. شرکت‌ها به‌منظور هماهنگ شدن با انعطاف نیروی جدید کار نیازمند چابکی بیشتری خواهند بود. کارمندان نیازمند یادگیری مهارت‌های جدید و سازگاری با کار هستند زیرا این عوامل سبب می‌شوند تا این فرصت را داشته باشند که با ساختن محیط‌های کاری منعطف‌تر، کارهای خود را به شیوه‌ی مطلوب به انجام برسانند. منظور از این مطلوبیت ایجاد توازن میان زندگی کاری و شخصی است. برای دستیابی به مهارت‌هایی که اتوماسیون هنوز قادر به انجام آن‌ها نیست و نمی‌توان به‌راحتی در آن افراد را توسط ماشین‌ها جایگزین نمود، کارمندان نیازمند مساعدت شرکت‌ها و سیاست‌گذاران هستند و در آخر درک این مسئله که فرضیات (ارتودوکسی‌ها) فضای کار چگونه در حال تغییر هستند، اولین قدم برای تمامی افراد است.