بازاریابان در حال افزایش دقت خود هستند، دامنه فعالیت خود را گسترش میدهند، سریعتر حرکت کرده و داستانهای بهتری نقل میکنند.
علم در طی دهههای قبل در بازاریابی رسوخ کرده است. هنگامیکه یک کامپیوتر اصلی IBM System / 360 بخش اصلی خلاقیت آژانس تبلیغاتی در اواخر دهه ۱۹۶۰ را جابجا کرد، هواداران درام تلویزیونی Mad Men با یک برخورد خیالی مواجه شدند.
درواقع، دهه ۱۹۶۰ تا اوایل دهه ۱۹۹۰ شاهد پیوند شاد تبلیغات و تکنولوژی بود زیرا بازاریابها بر رسانههای تلویزیونی و علم رتبهبندیهای نیلسن تسلط داشتند. در این سالها پیامهای تبلیغاتی نمادینی در دستههای مختلف اعم از نوشیدنیهای گازدار (میخواهم برای دنیا یه کوکا بخرم) گرفته تا کارتهای اعتباری (امریکن اکسپرس، بدون اون خونه رو ترک نکن) تا سفرهای هوایی (بریتیش ایرویز: هواپیمایی مورد علاقه جهان) متولد شدند.
تا همین اواخر، میشد بازاریابان را به خاطر اینکه در این عصر طلایی به عقب نگاه میکنند بخشید، زیرا نیروهای جدید دنیای آنها را به چیزهای کاملاً متفاوت تغییر شکل داده بودند. این روندهای جدید شامل افزایش گسترده کانالهای تلویزیونی و آنلاین، تبدیل کامپیوتر خانگی به کانال خردهفروشی، ظهور بیامان رسانههای اجتماعی موبایل و بازیها و – با همه این روندها – نبرد مداوم برای جلبتوجه مصرفکننده است.
گسترش سیستمعاملها منجر به رشد مداوم هزینههای بازاریابی شده است که اکنون در کل جهانی به حدود ۱ تریلیون دلار بالغ شده است. اثربخشی این هزینه تحت نظارت دقیق است. بهعنوانمثال، در یک نظرسنجی از مدیران عامل، نزدیک به سهچهارم با این جمله موافق هستند: بازاریابان “همیشه پول بیشتری درخواست میکنند، اما بندرت میتوانند توضیح دهند که این پول بهصورت تصاعدی چقدر درآمد ایجاد میکند.” به نظر میرسد مدیر ارشد بازاریابی، هم مخالف این نیستند: در یک بررسی اخیر، تقریباً بیش از یکسوم گفتند که آنها تأثیرات بازاریابی خود را ازنظر کمی اثبات کردهاند. بااینحال، بهطور متناقض، مدیرعاملها بیش از هر زمان دیگری به دنبال مدیر ارشد بازاریابیهای خود هستند، زیرا آنها نیاز به رشد بالا دارند و بازاریابی را بهعنوان یک اهرم مهم برای کمک به دستیابی به آن میبینند. آیا بازاریابان میتوانند در بحبوحه فشارهای عملکرد مداوم بازدهی داشته باشند؟
در این مقاله، توضیح خواهیم داد که چرا فکر میکنیم جواب مثبت است و چرا درواقع به دنبال عصر جدید طلایی برای بازاریابی هستیم. محور اصلی دوره جدید پنج عنصر هستند که بهطور همزمان آشنا و بهسرعت در حال تغییر هستند. دو مورد اول علم و جوهر (ماده) بازاریابی است. بازاریابان پیشرو در حال استفاده از تحقیق و تجزیهوتحلیل برای روشن کردن اینکه چه کسی چه چیزی را خریداری میکند و چرا؛ چه کسی بر خریداران تأثیر میگذارد و اینکه در سفر تصمیم مصرفکننده، چه زمانی تلاش بازاریابی بیشترین بازده را دارد هستند. این درک، بهنوبه خود، این امکان را برای بازاریابان فراهم میکند که مزایای عملکردی موردنیاز مشتریان، تجربیات موردنظر و نوآوریهای ارزشمند آنها را بهطور مؤثر تشخیص دهند.
اما این تنها یک مأموریت دیگر در مورد قدرت بیگ دیتا نیست. سادگی سازمانی سرعت بخشیدن به پیشرفت است و داستان درحالیکه باعث الهامبخشیدن به مشتری و سازمان میشود همهچیز را به هم میرساند. خوشبختانه، به نظر میرسد که داستان در حال بهبود است زیرا ذهنهای خلاق خود را با استفاده از ابزارهای دیجیتالی مجهز میکنند و سپس از طریق رسانههای اجتماعی و محتوای تولید شده توسط کاربر، تکرار و گسترش مییابند. همانطور که خواهید دید، قوانین جدید در حال ظهور برای بازاریابی بسیار فراتر از دادهها و تجزیهوتحلیل هستند، هرچند که اینها بسیار مهم هستند و حتی از خود سازمان بازاریابی فراتر میروند.
پیشرفت در دادهها، مدلسازی و تجزیهوتحلیل خودکار روشهای بهمراتب بهبودیافتهتری برای هدفگیری و اندازهگیری بازده سرمایهگذاری در بازاریابی ایجاد میکند، درحالیکه سرنخهای جدید و قدرتمندی را در مورد اینکه چرا مصرفکنندگان بدینصورت رفتار میکنند، ایجاد میکند. در عوض، سازمانها با سنجش و مدیریت نقاط تصمیمگیری مصرفکننده به دنبال دقت بیشتری هستند که در آن هزینههای بهموقع میتواند بزرگترین تفاوت را ایجاد کند.
بیگدیتا اصطلاحی است که اغلب برای توصیف این انتقال استفاده میشود؛ اما فقط بیگدیتا نیست، تحقیق کلان (بیگ ریسرچ) هم هست. یک شرکت بزرگ مصرفکننده که در حال تحقیق در مورد سفر تصمیمگیری برای محصولات خود است، اخیراً یک مطالعه مصرفکننده را در مقیاس گسترده و با سرعتی که در روزهای مصاحبههای مرکز فروش غیرقابلتصور میباشد انجام داده است. این تحقیق با استفاده از نظرسنجیهای آنلاین جمعآوریشده است. این پروژه که بیش از ۱۰،۰۰۰ نظرسنجی در طول یک ماه انجام داد، از تفاوتهای مادی بین نحوه تفکر شرکت و مصرفکنندگان در مورد این دسته پرده برداشت، ضمن اینکه توضیح میدهد که در هر مرحله از سفر چه چیزی محرک انتخاب است. این بینشها اکنون برای تغییر استراتژی برند، طراحی محصول-سبد محصولات و کمپینهای بازاریابی مورداستفاده قرار میگیرد و احتمالاً به درآمد شرکت میلیاردها دلار میافزاید.
درحالیکه غالب دانش بازاریابی اخیر در اندازهگیری و هدفگذاری هزینههای تبلیغاتی نقش داشته است، بسیاری از شرکتهای مصرفکننده تمرکز خود را بر رفتار درون فروشگاهی افزودهاند: چگونه تبلیغات، جریان رفتوآمد و مشارکت فیزیکی با محصولات بر فروش تأثیر میگذارد. ضبط و تجزیهوتحلیل دادهها در مورد این قبیل موضوعات به لطف سنسورهای کمهزینه که در محصولات تعبیه شدهاند و همچنین امکان ضبط و تحلیل مقادیر عظیم دادههای بدون ساختار از فروشگاههای ویدیویی و حتی ردیابی چشم خریداران، امکانپذیر شده است.
تأثیر فراتر از تیمهای بازاریابی و محصول است. علم بازاریابی باعث افزایش دقت در تصمیمات عملیاتی در زمان واقعی میشود. در یک شرکت بزرگ هتلداری، تحلیلگران بازاریابی قادر به خواندن عملکرد یک طیف و دسته خاص در طی یک تعطیلات آخر هفته هستند و سپس بر روی بخشهای مختلف مشتری متوقف میشوند تا چگونگی پیشرفت را ارزیابی کنند. اگر دادهها نشان دهد که بخش سودآوری از مسافران آخر هفته، مدت اقامت خود را کوتاه میکند، شرکت میتواند برای تشویق تکرار، پیشنهادات ویژهای (از قبیل چکهای درازمدت یا بهبود اتاق) ایجاد کند.
بازاریابی علمیتر بدان معنی است که مدیران ارشد بازاریابی و سایر رهبران ارشد به مهارتهای تحلیلی پیشرفتهای نیاز دارند تا از دادههای اطلاعاتی بهطور کامل بهرهبرداری کنند و از گرداب تحولات بهراحتی عبور کنند.
یک مدیرعامل آشنا معتقد است زمان آن رسیده است که یک مقام ایجاد کنیم – مدیر تکنولوژی بازاریابی (MTO) – این مقام باید هم به تکنولوژی و هم به دانش دامنه مسلط باشد. دانستن اینکه چه چیزی میتواند خودکار باشد، در هنگام نیاز به قضاوت و در کجا جستجو و قرار دادن استعداد فنی جدید بهطور فزایندهای برای رهبری مؤثر بازاریابی محوری میشود. این امر جنگ را برای استعدادهای ویژه تشدید میکند، زیرا منابع قدرت بازاریابی سنتی برای مهارتهای لازم روی دست شرکتهای پیشرفته بلند میشوند.
همانطور که علم و تجزیهوتحلیل پیشرفتهتر بازاریابی را در برگرفته است، باعث عملکردی فراتر از پیامرسانی و شکل دادن به محتوای تجارت، بهویژه در حوزههای تجربیات مشتریان، تحویل مزایای عملکردی و محرک توسعه محصولات جدید شود و بازاریابی را بیشازپیش طبیعی کند؛ و خدمات مدیر ارشد بازاریابی با داشتن اطلاعاتی در مورد مشتریان و روابط یک شرکت با آنها، در موقعیت مناسبی برای کمک به تمایز محصولات، خدمات و تجربیات خود است.
این خبر خوبی است، زیرا نوآوری دیجیتالی، شفافیت و مشتری محوری سرجمع باعث افزایش انتظارات شدهاند. در اتومبیل، با افزایش تکنولوژیهای سنسور و افزایش قدرت محاسبه پردازنده، مصرفکنندگان اکنون انتظار دارند سیستمهای ایمنی جلوگیری از تصادف و بخشی از محصولات تولیدکننده دیجیتالی شوند. (خودروسازان لوکس در حال حاضر گزینههای پیچیده ایمنی را بخشی از داستان بازاریابی خودساختهاند.) در خردهفروشی، برندهایی مانند H&M، Topshop، Uniqlo و Zara با آوردن قیمتهای بازار انبوه به رنگها، پارچهها و طرحهای مد بالا، تمایل مصرفکننده را برای دستیابی به این موارد به کار گرفتهاند.
پنج عنصر که باعث بازاریابی عالی میشود ۱- علم پیشرفت در دادهها، مدلسازی و تجزیهوتحلیل اجازه اندازهگیری و مدیریت دقیق تصمیمات مشتری و هزینههای هدفمندتر میدهد.
۲- ماده بازاریابها میتوانند با پیشرفت تجربه مشتری و توسعه محصولات و خدمات، بهطور مستقیم تجارت را شکل دهند.
۳- داستان راههای گفتن یک داستان، شکل دادن مداوم، ترسیم تعاملهای دیجیتال غنیتر و ابزارهای ارتباطی قدرتمندتر است.
۴- سرعت ترجیحات مصرفکننده، پویایی بازار و چرخه عمر محصول با سرعت خیرهکننده در یک اقتصاد دیجیتال تغییر میکند.
۵- سادگی پیچیدگی دشمن سرعت است و بازاریابان پیشرو به دنبال سادگی بیشتر هستند.
|
بازاریابان بهخوبی آماده هستند تا سازمانهای خود را در رسیدن به نوار رو به رشد کمک کنند، بهعنوانمثال، از طریق زمینهسازی برای ابتکارات مراقبت از مشتری و سازگاری در تجربه مشتری. یکی از بهترین این افراد به قلب یک کمپین بازاریابی برای تأمینکننده انرژی اروپا Essent و شرکت تابعه آن RWE تبدیل شد. برای اطمینان از تحقق وعده این شرکت، مدیرعامل رئیس بازاریابی را برای رهبری این ابتکارات منصوب کرد. ازجمله موفقیتها: با تقلیل مراحل از هفت مرحله به دو مرحله، باعث شد مشتری دردسر کمتری متحمل شود. بازاریابی همچنین در ایجاد محصولات جدیدی که مشتریان میخواستند پیشگام شد. بهعنوانمثال، مدیر ارشد بازاریابی تیمی متشکل از فروش، تکنولوژی اطلاعات و توسعه محصولات را رهبری کرد تا ترموستات هوشمند و متصل به اینترنت Essent را تولید کند. برخی از کارکردهای آن با اعمال نظرات مشتریان ایجادشده است.
به همین ترتیب، بازاریابی نقش رهبری را در طراحی و تعیین استانداردها برای برند تجربه مشتری بسیار دیجیتالی دایملر با نام “Mercedes me” به عهده گرفته است. این پلتفرم دیجیتال امکان رزرو خودکار قرار ملاقات، تأمین اعتبار شخصی، فرصت ایجاد ایدهها، دسترسی به دادههای مربوط به تعمیر و نگهداری و حتی دسترسی سریع به خدمات اشتراک ماشین و تاکسی در سفرهای کاری را برای مشتریان فراهم میکند. این تلاشها و موارد مشابه دیگر آنها، بازاریابی را به سمت فعالیتهای تجاری گسترش میدهد که بیشتر آنها تا همین چند سال پیش ممکن نبود. قدرت ابزارهای دیجیتالی امروزی و رویکردهای علمی که آنها ممکن میسازند، نهتنها نقش اساسیتری در بازاریابی ایجاد بلکه فرصتهایی را برای تأثیر در زمان واقعی فراهم میکند.
حتی وقتی بازاریابی با سنجشهای ممکن شده بهوسیله تکنولوژی قلههای جدیدی را فتح میکند، از اهمیت داستان کاسته نمیشود؛ اما روشهای گفتن آن بهطور مداوم در حال تغییر شکل است زیرا مطالب داستانپردازی شامل تعاملهای دیجیتالی غنیتر میشود و دستگاههای تلفن همراه به ابزارهای ارتباطی قدرتمندتری تبدیل میشوند. در دنیای امروز، خلاقیت تقاضای بیشتری نسبت به هر زمان دیگر دارد.
تبلیغات “سوفی عزیز” گوگل نمونهای از فرم هنر مدرن است. این تبلیغات داستان پدری را روایت میکند که برای دخترش که در حال بزرگ شدن است مینویسد و نشان میدهد چگونه جستجوی Google، Gmail و YouTube میتوانند کانالهای جدیدی برای اتصال انسان باشند. آگهی P&G “حالا شما دستشان رو بگیرید” برای بازیهای المپیک سوچی (بخشی از کمپین مداوم “متشکرم مامان”) داستان در حال وقوعی است. این آگهی مادرانی را نشان میدهد که در طول سالهای سخت در کنار فرزندان خود حضور داشتند و وقتی فرزندانشان میافتادند دستشان را میگرفتند، این مادران بهعنوان قهرمانان غیور مستحق قدردانی هستند. سخت است این آگهیها را ببینی و اشک نریزی.
بهتازگی عرضه عطر جدید شماره ۵ شانل، پنجره خوبی را در مورد چگونگی تکامل داستانها در ورای ویدیوی سنتی ارائه میدهد. بیش از یک دهه پس از اولین همکاری آنها، کارل لاگرفلد، رئیس خلاق، بار دیگر با کارگردان فیلم Baz Luhrmann همکاری کرد تا یک فیلم کوتاه در مورد زنی تولید کند که سبک زندگی وی تجسم برند است. گذشته از خود فیلم، مجموعهای از فیلمهای YouTube کمپین را با ویدیوهای کوتاه در مورد ساخت فیلم، مصاحبه با لورمان، فیلم پشتصحنه از استودیوی شانل و موارد دیگر ادامه میدهند. همه اینها بهمنظور تقویت پیام سبک زندگی و روانه بازار ساختن عطر فرگرنس به روشی است که تلویزیون یا چاپ سنتی نمیتواند انجام دهد.
رسانههای جدید همچنین حاکی از آن هستند که بازاریابان کنترل داستان را همچنان که تعامل دیجیتالی با مشتریان بیشتر میشود از دست میدهند. مشتریان میخواهند با داستانها در تعامل باشند و آنها را در رسانههای اجتماعی تغییر دهند. برنامههای رسانههای اجتماعی سهم بیشتری از بودجه بازاریابی را مصرف میکنند. تعدادی از شرکتهای بزرگ مصرفکننده از مراکز بینالمللی برای نظارت و مشارکت در مکالمههای رسانههای اجتماعی در هنگام توسعه استفاده میکنند و گاهی اوقات شامل ارتقاء مباحث در کانالهای رسانههای اجتماعی سازمانی است.
مسائل مربوط به مدیریت سازمان همچنین بخش مهمی از معما هستند. کمبود استعدادها، روایت داستانهای دیجیتال در حال تحول و سختگیری نهادی درک شده، مباحث جدیدی را درباره بهترین راههای دستیابی به خلاقیت باز کرده است. برخی از شرکتها، مانند شانل، با داشتن محتوای دیجیتالی مکمل، کنترل خود را بر روی داستان تقویت میکنند. بسیاری از آژانسها در حال به دست آوردن استعدادهای دیجیتالی بیشتری هستند و در تلاشاند تا سیلوهای خود را تجزیه کنند تا بر تصورات که درواقع آنها به تولیدات بزرگتر رهنمون شدهاند و ممکن است مهارتهای دیجیتالی و داستان برای اداره محتوای جدید را بهصورت چابک و یکپارچه نداشته باشند غلبه کنند.
همه اینها بسیار در نوسان است و این نشان میدهد که رهبرانی که نمیخواهند سؤالهای اساسی در مورد نقش آژانسها و تیمهای بازاریابی داخلی بپرسند، در معرض خطر عقب ماندن هستند.
در اقتصاد دیجیتال، بازاریابی دیگر یک فرآیند “دستهای” نیست بلکه یک روند مداوم است. ترجیحات مصرفکننده، مانند پویایی بازارها و چرخه عمر محصول با سرعت خیرهکننده تغییر میکند. این فرهنگ فوریت بدان معنی است که بازاریابان بهچابکی جدیدی بهعلاوه مهارتهای مدیریتی و قدرت سازمانی نیاز دارند تا عملکردهای دیگر را با سرعت بیشتر در کنار هم قرار دهند.
البته چگونگی دستیابی بهسرعت در هر شرکت و صنعت متفاوت خواهد بود. تعدادی از مدیران ارشد بازاریابی که میشناسیم شرایط چگونگی همکاری واحدهای کاربردی را تعیین میکنند و آنچه را که کل سازمان برای دستیابی به محصولات جدید برای سرعت بخشیدن به بازار باید بداند، بیان میکنند. در این موارد، بازاریابی به چسب در سازمان تبدیل میشود و نظارت و هماهنگی را فراهم میآورد.
برای سرعت بخشیدن بهسرعت دیجیتالی، سازمان بازاریابی نستله تیمهای شتاب دیجیتال را راهاندازی کرد. این متخصصان به واحدهای تجاری مهارتهای موردنیاز جهت اثربخشی در بازاریابی دیجیتال و ارتباطات اجتماعی آموزش میدهند. واحدهای کشوری نستله این رویکرد را نیز پذیرفتهاند که به آنها امکان میدهد ضمن رعایت استانداردهای اصلی شرکت، آموزش دیجیتال را با شرایط بازار محلی تطبیق دهند.
در گوگل، زمان فرآوری محصولات جدید بهطور مداوم در حال کاهش است. تیمهای داخلی عادت دارند محصولات را در معرض مصرفکنندگان قرار دهند و سپس، در زمان واقعی، به بازگرداندن بینش در چرخه آزمایش، یادگیری و تکرار بپردازند. وجود بازاریابان برای این فرآیند حیاتی است: آنها برای ایجاد روابط نزدیک با تیمهای توسعه محصول بهمنظور تزریق دانش خود از نیازهای کاربر در چگونگی توسعه محصولات تلاش میکنند. این موضوع کمک میکند تا یک چشمانداز از محصول از دید کاربر و چیزی که تیم مهندسی مشتاق ایجاد آن است ایجاد شود. دستیابی به این دیدگاه مشترک بین توسعهدهندگان محصول و بازاریابان یک عنصر اصلی سرعت در تدوین محصولات و ویژگیهای جدید است. مزایای زمان ارائه سریعتر محصولات به بازار- شامل اطلاعات بهتر و همکاری روانتر – به طیف گستردهای از شرکتها، بخشها و عملکردهای تجاری گسترش مییابد. بهعنوانمثال، در نظر بگیرید که چگونه دادهها و همکاریها سرعت و چابکی تیمهای فروش B2B را افزایش میدهند.
پیچیدگی دشمن سرعت است، به همین دلیل بزرگ است که تعدادی از بازاریابان پیشرو در حال اصلاح سازمانهای خود هستند. اغلب اوقات، گسترش ردپای جغرافیایی، تکثیر محصول و کانالهای جدید و تخصصهای دیجیتالی منجر به سلسلهمراتب پیچیده، سیلوها، شکافهای ارتباطی و زوائد شده است؛ اما اینها را میتوان مرتب کرد.
بهعنوانمثال، یک شرکت ارتباطات از راه دور متوجه شد که یک ساختار سازمانی دستوپا گیر در راه ارائه خدمات درجه یک به مشتری که مدیرعامل شرکت بهعنوان اولویت استراتژیک تعیین کرده است وجود دارد. وی واحدی را با هماهنگی مراکز تماس موجود و یک گروه مراقبت از مشتری جدید رسانههای اجتماعی ایجاد کرد. رهبر واحد مستقیماً به او گزارش میدهد. نزدیکی به رأس شرکت به تیم جدید این امکان را میدهد تا ضمن اینکه اهمیت تجربه مشتری را نشان دهد، با آرامش بیشتری در سراسر سازمان مشارکت کند.
بسیاری از بازاریابان از تکنولوژی برای کاهش پیچیدگی استفاده میکنند. آنها برای تشویق تولید و اشتراکگذاری ایدهها از بسترهای داخلی رسانههای اجتماعی استقبال میکنند و این بهسرعت بخشیدن به حل مسئله در سازمان کمک میکند. در همین حال، دایملر بخش جدیدی از بازاریابی و فروش خود را بر مبنای ایده “بهترین تجربه مشتری” سازماندهی مجدد کرد. این شرکت تیم عملکردی جدیدی را برای مشتری ایجاد کرده است که چندین کارگاه مرکزی را در یکی تجمیع کرده و کل سفر مشتری را با هدف هدفگیری مداوم تجربه برند در سراسر جهان نگاشت کرده است.
سادهسازی روابط کاری با تبلیغات و سایر آژانسهای رسانهای هدف دیگر بسیاری از سازمانهای بازاریابی است. تجارت فراوان شده است: آژانسهای تخصصی در قالبهای جدید محتوای دیجیتال و کانالهای تحویل تخصص دارند، اما آنها همیشه فروشگاههایی با خدمات کامل نیستند. آژانسهای بزرگتر خدمات بیشتری ارائه میدهند، اما نقاط قوت بسیاری هنوز در رسانههای سنتی نهفته است. بازاریابان که تیمهای کارکنان با مهارتهای قوی در زمینه محتوای دیجیتالی و تحویل دارند، فعالیتهای داخلی بیشتری انجام میدهند، اما حجیم کردن آنها میتواند باعث ایجاد پیچیدگی و کندی شود؛ و مطمئناً سادگی نمیتواند به قیمت بازده عالی خلاق به وجود بیاید.
در کار ما با بازاریابان جهانی، ازجمله بسیاری از دستاندرکاران تکنولوژیهای لبه، شاهد پیشرفت چشمگیر در هر یک از این پنج بعد هستیم. همانطور که درباره پیامدهای علم، ماده، داستان، سرعت و سادگی برای سازمان خود فکر میکنید، پیشنهاد میکنیم از خودتان پنج سؤال بپرسید:
اگرچه ممکن است حل این مسئله دشوار به نظر برسد، اما تغییرات سریع و فرصتهای شتابان روبروی بازاریابها در قرن بیست و یکم به ما نشان میدهد که بهترینها برای همه این سؤالات پاسخهای خوبی خواهند داشت. به نظر ما، آنهایی که به این توصیهها عمل میکنند نهتنها از رشد بازار لذت میبرند، بلکه دوران طلایی بعدی بازاریابی را نیز به نام آنها ثبت میشود.
منبع: McKinsey
ما گروهی از مدیران و متخصصان مدیریت، مهندسی، استراتژی و بازاریابی با تجربه بین المللی هستیم که در پی ارتقای سطح دانش کاربردی مدیریت در پهنه صنعت و تجارت کشوریم. در این راه آماده ارایه خدمات در شاخه های کسب وکار گوناگون و صنایع مختلف هستیم.
آدرس: تهران، دهکده المپیک، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده مدیریت و حسابداری
شماره تماس: ۰۹۱۹۸۳۶۶۳۶۱
ایمیل: Ibc.consulting2020@gmail.com
استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.