اکثر استراتژیهای دیجیتال چگونگی تغییر اصول اقتصادی، عوامل اثرگذار بر صنعت و نحوهی رقابت را نشان نمیدهند. شرکتها باید به ۵ تلهی اصلی در این مسیر توجه داشته باشند.
استراتژی، دنیای دیجیتال، استراتژی های دیجیتال، اصول اقتصادی، فناوری اطلاعات، تغییرات دیجیتالی، مدل کسب و کار
قدرت پردازش تلفنهای هوشمند امروزی هزاران برابر بیشتر از کامپیوترهایی است که در سال ۱۹۶۹ برای اولین بار انسان را به کرهی ماه برد. این ابزارها اکثریت مردم را به هم متصل میسازد در حالی که تنها ۱۰ سال از شروع استفاده از آنها میگذرد.
در این مدتزمان کوتاه تلفنهای هوشمند در زمینههای بسیار متعددی از زندگی ما مورداستفاده قرار گرفته است. تعداد اندکی از ما بدون استفاده از اپلیکیشن های مربوط به حملونقل و مسیریابی نظیر Lyft و Waze کارهای روزانهی خود را به انجام میرسانیم. به هنگام سپری کردن تعطیلات ما از اپلیکیشن ها نظیر novel marine-transport استفاده مینماییم تا بهوسیلهی قایقهای بومی خودمان را به جزیرهها برسانیم. در مدتزمانی که در سفر هستیم نیز میتوانیم ایمیلهایمان را بخوانیم، با دوستانمان در ارتباط باشیم، سرمایهگذاریهای مالی خود را کنترل کرده و حتی برای سفر بازگشتمان بیمهی مسافرتی تهیه نماییم. حتی ممکنه برای دیدن فیلمهای پیشنهادی مورد علاقمون و یا دریافت کمک به منظور خرید هدیهای که فراموش کردهایم نیز از اینترنت و تلفنهای هوشمند خود استفاده نماییم. همچنین میتوانیم آلبومی از عکسهای گرفتهشده در سفر ایجاد کرده و مدام آن را بهروزرسانی کنیم، در کمترین حالت نیز از تلفنهای هوشمند برای برقراری چند تماس تلفنی ساده استفاده مینماییم.
حال به محل کار بازمیگردیم، جایی که در آن شناخت و پذیرش کمتری نسبت به دیجیتال وجود دارد. کار ما ارائهی مشورتهایی برای رهبران سازمانهای بزرگ میباشد و ما وظیفهی خود میدانیم تا تمام مدیران عامل در دسترس خود را از این تغییرات دیجیتالی و پتانسیل انقلابی صنعت دیجیتال مطلع سازیم. بسیاری از آنها تصور میکنند که در استراتژیهای دیجیتالی خود ابتکاراتی به خرج دادهاند، اما در حقیقت اینگونه نیست. با گذر زمان استراتژیهای دیجیتالی به میزان قابلتوجهی با آنچه امروزه مورداستفاده قرار میگیرید تفاوت خواهند داشت.
ما متوجه شدیم که تعداد افراد قابلتوجهی مسائل از قبیل سرعت دیجیتالی شدن، تغییرات رفتاری و تکنولوژیکی و همچنین میزان اختلالی که این موارد در زندگی آنها ایجاد میکند را دستکم گرفتهاند و به آنها توجه خاصی نمیکنند. بسیاری از شرکتها هنوز درگیر فرآیندهای توسعهی استراتژیهایی هستند که توسط سیکلهای سالانه گردانده میشوند. تنها ۸ درصد از شرکتهای موردمطالعهی ما ادعا داشتند که مدلهای کسبوکار فعلی مورداستفادهی آنها با تغییرات دیجیتالی صنعت (با سرعت فعلی) کارآمدی اقتصادی خود را حفظ خواهند نمود.
این ادعا چگونه ممکن خواهد بود وقتیکه امروزه تمام شرکتها سراسر دنیا عمل در ارتباط با آیندهی دیجیتالی خودشان نگران هستند؟ بهبیاندیگر، به چه دلیلی بسیاری از استراتژیهای دیجیتال با شکست روبرو میشوند؟ مسلماً برای پاسخ دادن به این سؤال باید به بررسی میزان اختلال اقتصادی به وجود آمده توسط صنعت دیجیتال و ناسازگاری آن با اقتصاد، استراتژی و مدلهای عملیاتی سنتی پرداخت. این مقاله به بررسی ۵ مسئله میپردازد که از دیدگاه ما مشکلساز هستند. امیدواریم که این مطلب موجب افزایش آگاهی از نیاز برای تغییر و حرکت بهسوی فعالیت کارآمدتر کسبوکارها گردد.
وقتی از مدیران در خصوص مفهوم دیجیتال میپرسیم، برخی از آنها دیجیتال را مفهومی بهروز شده از عملیات فناوری اطلاعات خود میدانند. برخی دیگر اشاره به فروش و بازاریابی دیجیتال دارند، اما درنهایت تعداد خیلی معدودی از آنها دید وسیع و صحیحی از معنای حقیقی دیجیتال دارند. ما به دیجیتال بهعنوان قابلیتی سریع، رایگان و بینقص تعریف میکنیم که توانایی اتصال اشخاص، دستگاهها و اشیاء فیزیکی را در هرکجا، به یکدیگر دارد. تا سال ۲۰۵۰ نزدیک به ۲۰ بیلیون دستگاه به هم متصل خواهند شد که این رقم نزدیک به ۳ برابر جمعیت جهانی در ۲ سال گذشته است. این دستگاهها ۹۰ درصد دادههایی که تاکنون ایجادشدهاند را در بردارند. دادهکاوی این دادهها به طرز چشمگیری قدرت تحلیل گران را افزایش داده که خود منجر به شکلگیری مرحلهی جدیدی در پردازش و تصمیمگیری اتوماسیون میشوند. تمام این مسائل سبب شکلگیری مدلهای کسبوکار نوینی میگردد. به فرصتهایی که این تکنولوژی انتقال اطلاعات از راه دور توسط کامپیوتر برای صنعت بیمه ایجاد میکند، توجه کنید. بهواسطهی قرار گرفتن چیزی شبیه به جعبه سیاه هواپیما در ماشین افراد، اطلاعات مربوط به شیوهی رانندگی افراد (که دائماً بهروزرسانی میشوند) در اختیار شرکت بیمه قرارگرفته و این فرصت را برای آنها فراهم میسازد تا میزان ریسک رانندگی هر مشتری را بهصورت مجزا و دقیق محاسبه کرده و متناسب با آن قیمتهای بیمهی خود را مشخص سازند. فقدان یک تعریف مشخص از مفهوم دیجیتال سبب شده تا شرکتهایی که استراتژیهای دیجیتال را در کسبوکار خود به کار گرفتهاند در فضای این تغییر دیجیتالی معلق و شناور باقیمانده و به نتایج موردنظرشان دست پیدا نکنند. افراد باید در کسبوکار خود تغییراتی که طی ۱۰ سال گذشته در ارتباط با تلفنهای هوشمند و استفاده از آنها ایجادشده را در نظر داشته باشند و آگاه باشند که هیچ صنعتی در برابر این تغییرات در امان نخواهد بود و همگان تحت تأثیر این تغییرات قرار خواهیم گرفت.
مشکل دوم: درک نادرست از اقتصاد دیجیتالی
مشکل سوم: نادیده گرفتن اکوسیستم ها
مشکل چهارم: بزرگنمایی مظنونین رایج
مشکل پنجم: از دست دادن دوگانگی دیجیتال
ترجمه: نگار فرهومند
منبع: mckinsey.com
ما گروهی از مدیران و متخصصان مدیریت، مهندسی، استراتژی و بازاریابی با تجربه بین المللی هستیم که در پی ارتقای سطح دانش کاربردی مدیریت در پهنه صنعت و تجارت کشوریم. در این راه آماده ارایه خدمات در شاخه های کسب وکار گوناگون و صنایع مختلف هستیم.
آدرس: تهران، دهکده المپیک، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده مدیریت و حسابداری
شماره تماس: ۰۹۱۹۸۳۶۶۳۶۱
ایمیل: Ibc.consulting2020@gmail.com
استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.