پیشنهاد می شود قبل از مطالعه این بخش، بخش های قبلی این مقاله را از طریق لینک های زیر مطالعه نمائید:
استراتژی دیجیتال (بخش اول – بخش دوم – بخش سوم – بخش چهارم (موردکاوی ۱) – بخش پنجم)
مدل کسب و کار دیجیتال (بخش اول)
تکنولوژی دیجیتال کار باکیفیت را مثل ویروس می پراکند، کار بی مایه را منقرض می کند.
تکنولوژی دیجیتال کارهای پیش پا افتاده و بی کیفیت را تحت فشار قرار می دهد و از میدان به در می کند؛ در مورد تجربه ی مشتری بالاترین نمره را می گیرد و از رقیبان پیش می افتد. مشتری نیز که با تکنولوژی دیجیتال تجربه ی مطلوبی داشته انتظارش بالا می رود و به کمتر از آن قانع نیست؛ این صنعت و آن صنعت هم ندارد!
اما تکنولوژی دیجیتال این عیب را دارد که در صورت بروز اشکال و نقص در فرایندهای عملیاتی، آن ها را در معرض دید مشتری قرار می دهد. شفافیتی که کسب و کار دیجیتال به ارمغان می آورد به مشتریان پنجره ای می دهد که از خلال آن، رفتار بی قیدانه ی عوامل اجرایی را می بیند، از انقطاع جریان اطلاعات باخبر می شود، ناشی کاری و موازی کاری را هم متوجه می شود. یک اصل مهم در طراحی کسب و کار دیجیتال موفق این است که در دیجیتال کردن فرایندهای عملیاتی پیچیده ی سنتی خلاصه نشود. کسب و کار دیجیتال موفق کار را ساده می کنند چون فقط اپیزودهای از پیش ساخته را بر هم سوار می کنند. هر اپیزود را یک تیم چابک به اتمام می رساند که کارکردش با تیم دیگر تفاوت دارد، آنگاه مدیریت کسب و کار دیجیتال این تیم ها را دور هم جمع کرده و انتهای هر اپیزود را به اپیزود بعد گره می زند و کار را آماده ی تحویل می کند. شرکت هایی که از این ساختار برخوردارند این توان را دارند که با ریتم و آهنگی تغییر کنند که با نیازها و خواهش های مشتریان همخوانی داشته باشد.
ایجاد رضایت کامل در مشتری فقط با مشتری پژوهی (customer research) سنتی به دست نمی آید. وقتی تکنولوژی اینقدر سریع متحول می شود، پرس و جوی صرف از مشتری که چه می خواهد جواب نمی دهد، چون اصلاً گاهی مشتری نمی داند چه می خواهد تا اینکه آن خواسته را به چشم ببیند. یک سفر درون شهری کوتاه به سیدی فروشیِ بلاک بوستر برای خرید فیلم مورد علاقه ی شخص، کار چندان نامناسبی به نظر نمی آید تا اینکه نتفلیکس از راه میرسد و دیویدی را با پست برای شما می فرستد، و بعداً هم که پست را حذف می کند و آن را به شما ایمیل می کند؛ اینجاست که نیاز را در شما بازتعریف می کند و انتظار شما را بالا میبرد!
شرکت ها، به جای استفاده از گروه های متمرکز و دیگر رویکردهای پژوهشی استاندارد، حالا باید پژوهش های قوم نگارانه انجام دهند یعنی پا را از گفت و شنود خشک و خالی با مشتری ها فراتر بگذارند و به زندگی کردن با آنها و درک عمق زندگی آنها بپردازند تا کیستی و نیاز آنها را کشف کنند. هیچ دپارتمان بازارپژوهی نمیتواند جای آن رهبران تجاری را بگیرد که وقت میگذارند و علاوه بر گفتگوی انفرادی با مشتریان، رفتار آنها را رصد می کنند و ناکامی ها و مصالحه های آنها را جویا می شوند. بریان چسکی، یکی از بنیانگذاران پلتفرم Airbnb [مهمان داری یکشبه] نقل میکند که هر روز به خاطر کارش از کالیفرنیا به نیویورک رفتوآمد میکرده تا با میزبانها دیدار کند و از بازخورد آنها برای بهبود خدمات پلتفرم استفاده کند. با پرسوجو از آنها درمی یابد اگر کاربران پروفایل داشته باشند باعث خاطرجمعی و آسودگیِ صاحبخانهها میشود و چه بهتر که پروفایلها عکس هم داشته باشند و بعضی اطلاعات خاص مثل محل تحصیل یا محل کار را هم ذکر کرده باشند. همهی این بینشها در Airbnb به کار گرفته میشوند و بعد از آن است که در مقیاس کلان رشد میکند.
بخش بعدی:
کالاها و خدمات در کسب و کار دیجیتال
منبع: www.weforum.org
مترجم: سجاد اصغری خواه
ما گروهی از مدیران و متخصصان مدیریت، مهندسی، استراتژی و بازاریابی با تجربه بین المللی هستیم که در پی ارتقای سطح دانش کاربردی مدیریت در پهنه صنعت و تجارت کشوریم. در این راه آماده ارایه خدمات در شاخه های کسب وکار گوناگون و صنایع مختلف هستیم.
آدرس: تهران، دهکده المپیک، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده مدیریت و حسابداری
شماره تماس: ۰۹۱۹۸۳۶۶۳۶۱
ایمیل: Ibc.consulting2020@gmail.com
استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.